سلام فلفل
اشک تو چشمام جمع شده
توصيف فوق العاده اي بود..
از يه آدم . . .که فرار ميکنه از خودش . . از ادميت...
اشک تو چشمام جمع شده فلفل....اون دختر با اون کلاه صورتي...و اون ادم برفي با چشماي قهوه اي . . و اون گنجشک....که من بارها تمام پولمو براش کيک خريدم و وسط برف ها گذاشتم تا....
اما اون آدم..انگار ميشناسمش..حس ميکنم از دستش زجر کشيدم....خيلي زياد و وبعد ...
اشک تو چشمام جمع شده فلفل...
بيشتر بنويس...خيلي بنويس..براي دلم....