• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : مهاجرم ....
  • نظرات : 9 خصوصي ، 70 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    + ن.گ. 
    و حالا برادر احسان خواجه‌اميري به نکته‌ي خوبي اشاره مي‌کنند:
    از دل من و دل تو/شب من و شب تو/همه بي‌خبرن
    البته اين مال امشب نيست ها! امشب که تنهايي‌ام يک نفره بود. ولي درمورد آن شب‌ها که تنهايي‌مان دونفره است، صدق مي‌کند.

    پاسخ

    الهي من فداي درگيري هايت بشوم که مرا هم درگير خودش مي کند .............
    + ن.گ. 
    آقاي شجريان هم شروع کردند. گير داده‌اند به باران که در شباي تيره چون زلف يار، بهر ليلي چو مجنون ببارد.
    اصلا چرا تمام خواننده‌ها گير داده‌اند به شب؟
    + ن.گ. 
    ساعت سه شد.
    و خواهر سلين ديون هم از گرفتن حال ما بي‌نصيب نمانده‌اند.
    اصرار دارند که:
    every night in my dreams/I see you/I feel you
    ما هم دلشان را نمي‌شکنيم. اعصاب خودمان را حفظ مي‌کنيم و مي‌رويم سراغ شب بعدي. نبايد با خارجي‌ها بد برخورد کرد در هر صورت.
    پاسخ

    ولي با ما خارجي ها در عربستان ... خوب تا نکردند .......نامردها
    + ن.گ. 
    ولي شاه‌بيت تنهايي‌ امشبمان (استعاره‌ي مکنيه رو حال کن!) صداي برادر گلمان، فرهاد جان عزيز است.
    که اعتقاد محکمي دارند به اين نکته که:
    آخرش يه شب/ماه مياد بيرون/از سر اون کوه/بالاي دره/روي اين ميدون/رد مي‌شه خندون/يه شب ماه مياااااااااااااااااااااااااااد
    و چون خيلي اعتقادشان محکم است، ما حرفي نمي‌زنيم. وگرنه با صدايشان خون مي‌کنند دل ما را.
    پاسخ

    تو غم نمي خوري .......... تو غم را يک جا مي بلعي .......
    + ن.گ. 
    مثل اين که قرار نيست برادرمان از رو بروند
    بسيار جسور هستند در له کردن ما
    لذا مي‌خوانند که:
    اين‌جا يکي از حس شب/احساس وحشت مي‌کنه
    و ما همين طور وحشت مي‌کنيم
    و گفتن ندارد که جنابتان همين حالا چه آرامش فوق‌العاده‌اي داريد.
    گفتن ندارد که.
    پاسخ

    حسودي پاشيده رو مانيتور نمي تونم بخونم کامنتاتو .......نجي ...من بهت گفته بودم چه قدر ماهي........ چه قدر عزيزي ........ گفته بودم ؟
    + ن.گ. 
    راستي خانوم عشق و حال اخروي!
    مي‌دوني همين الان که تو ور دل خدايي، يه عده از استرس کنکور خوابشون نمي‌بره؟
    مي‌دوني يه عده از هول دارن مي‌ميرن الان؟
    مي‌دوني 370 روز ديگه همين موقع، خودمونم لهيم از استرس؟
    مي‌دوني؟
    :(((
    پاسخ

    چه قدر براشون دعا کردم ..............چه قدررررررر استرس کشيدم ...........چه قدر به روزهاي خودمون فک کردم ..........
    + ن.گ. 
    اوا فلفل اسپانيا رفته فينال.
    اونم با ضربات پنالتي.
    اين اسپانيا عين شانسلوناست.
    آي بدم مي‌آد....
    پاسخ

    وا ...اسپانيا به اين خوبي..خوبه مهتاب اينجا نيست ..........
    + ن.گ. 
    برادر عزيزمان از رو نمي‌روند
    مي‌فرمان که:
    کجاي قصه خوابيدي/که من تو گريه بيدارم/که هرشب هرم دستاتو/به آغوشم بدهکارم
    الان از من انتظار داري عادي رفتار کنم؟ انتظار داري خل نشم؟ انتظار داري هي نيام کامنت بذارم؟ خب حالم بده. بد.
    حالا اين که تو رفتي اون‌ور آب‌هاي نيلگون خليج فارس و داري عشق و حال اخروي مي‌کني، دليل نمي‌شه که حال منم خوب باشه که.
    پاسخ

    بالاخره يه روزي همه چيز درست مي شه .....حالا مي بيني نجمه ..........
    + ن.گ. 
    و اين يکي برادر عزيزمان، آقاي داريوش
    خيلي مصمم هستند که حال ما را بگيرند امشب
    لذا مي‌گويند:
    هر شب تو روياي خودم آغوشتو تن مي‌کنم
    کلا مصرع فلاکت‌باري‌ست براي من. آن يکي برادرمان، روزبه بماني، خيلي بدجور واژه‌هايش را کنار هم گذاشته‌اند؛ خيلي فجيع. آدم تنها را زجر مي‌دهد. بدجوووووووور.
    پاسخ

    ببين اگه براي زنداني چيزي خواستنت براي شکنجه ..حتما قبول کن نجمه ..به جان خودم موفق مي شي.......اصن معروف مي شي..اسم سبک شکنجه تم بذار شکنجه ي نرم ........... هوم؟ چطوره؟
    + ن.گ. 
    دو و هفت دقيقه
    برادرمان رضا يزداني مي‌گويد که:
    اگه اين ترانه هرشب/سرشو به در نکوبه/کي مي‌دونه بي تو بودن/واسه من بده يا خوبه؟
    و من يک تمايل عجيبي دارم براي شنيدن هر ترانه‌اي که کلمه‌ي «شب» داشته‌باشد
    که توي اين شب‌نشيني تک‌نفره‌ام خيلي احساس تنهايي نکنم
    ولي مثل اين که نتيجه‌اش برعکس است
    و همين است که اين‌جا مي‌نويسم اين‌ها را. و اين حقيقت تلخ وجود دارد که در حال حاضر کک جنابتان هم نمي‌گزد که من اين‌ها را مي‌نويسم. اما خب مي‌خواهم اين حس را ايجاد کنم براي خودم که مثلا يک هم‌دمي دارم و دارم با يکي حرف مي‌زنم. تو مي‌تواني همه‌اش را پاک کني يک روز.
    پاسخ

    آخي ............ نجي ............ تله پاتيييي ........ يادت بودم ......... مگه ميشه شب باشه .......تابستون باشه .......... من يادت نباشم ........... ميشه رفيق ...........
    + ن.گ. 
    يک و پنجاه و پنج دقيقه‌ي بامداد
    افتخاري رفته
    يک برادر ديگري دارد مي‌خواند
    راک مي‌خواند انگار
    اسمش را هم نمي‌دانم
    ولي خيلي قاطعانه مي‌گويد که:
    باز! بازم امشب گريه کردم/باز! بازم امشب لب مرگ/پاي خود را پس کشيدم/مردم از بس «نه» شنيدم
    و من با خودم فکر مي‌کنم چرا آدم پايش را پس بکشد از لب مرگ؟ بميريم خب...
    پاسخ

    جم کن خودتو .......... جم کن .
    + ن.گ. 
    يک و چهارده دقيقه‌ي بامداد
    هنوز بيدارم
    و حالم خراب است هنوز
    و اين برادرمان، افتخاري، با خيال راحت برايم مي‌خواند که:
    گر بر کويش برسي،برسان/اين پيام مرا/بي چراغ رويت/من ندارم ديگر/تاب اين شب‌هاي/سرد و خاموش
    و پيش‌تر که مي‌رود، پرروتر هم مي‌شود:
    شب‌ها مرغ لب‌بسته منم/دل‌شکسته منم/تا سحر بيدارم/سر به زانو دارم/برنخيزد از من/هاي و هويي
    من هم البته بهش مي‌گويم:
    هه! خيال کردي! سر من که به زانو نيست؛ توي لپ‌تاپ است. ديدي گول خوردي؟
    فکر کرده تازه کردن داغ دل ما به اين سادگي‌هاست...
    پاسخ

    هار هار هار هار ............ استادي تو خراب تر کردن حال خودت نجي ........... استااااااااد ها
    + ن.گ. 
    زرد و سرخ و ارغواني
    برگ درختان پاييز
    مي‌ريزند بر زمين
    آرزوهاي ما نيز
    ...
    پاسخ

    تا خدا هست غمي نيست .............. باور کن ........ به جان خودم ...........
    + ن.گ. 
    به به
    رفتم قسمت شيخ صنعانش را ديدم برگشتم
    يک‌جايي‌ش هم گفت:
    اين‌جا صحنه‌ي داستان عوض مي‌شه.
    انگار که نمايش باشد
    کلي کيفور شدم
    له بشوي که نيستي فلفل
    له بشوي الهي
    پاسخ

    ببين يعني کتلت شدم برگشتم .......... از اين ورم اون ورمو مي بيني ........... شدم چوب خشک ....ازيتنا که عربا بيست چهارساعته تو اون دهن ملعونشون هست ............. حالا مي بينيم همديگرو ..البته ممکنه تا اون موقع چاق شده باشم ..اين هم يک جور لهيدگي محسوب مي شه ديگه ..............
    + ن.گ. 
    فلفلک
    الان نياز مبرم دارم به آن شب‌نشيني‌هايمان
    که مثل دو تا احمق تنهاي عاشق دل‌تنگ مي‌نشستيم و اختلاط مي‌کرديم
    فلفل من نياز مبرم دارم الان
    و تو نيستي
    آن‌ور آب‌هاي نيلگون خليج فارس داري عشق و حال اخروي‌ات را مي‌کني
    و من نياز مبرم دارم به اين که با تو شب‌نشيني کنم
    تويي که آن‌ور آب‌هاي نيلگون خليج فارس داري با خيال راخت عشق و حال اخروي‌ان را مي‌کني
    و من عشق و حال دنيوي هم نمي‌توانم بکنم
    من يک تنهايي عجيبي پرم کرده
    مثل خلا
    خالي‌ شده‌ام بس که تنهايم
    آن‌قدر که نشستم کل آخرين شب‌نشيني‌مان را خواندم
    از آن‌جا که تو درمورد کانون ادبي زمستان حرف زدي
    تا آن‌جا که جدا خداحافظي کرديم با هم
    کلش را خواندم
    انقدر خالي‌ام
    انقدر تنهايم
    و اصلا مي‌داني؟
    به من چه؟
    برو عشق و حالت را بکن
    اصلا مي‌روم راديو هفتم را مي‌بينم
    شب پنج‌شنبه هم هست
    عمو کاکاوند هست، با شيخ صنعان
    با عطار عزيز دلم
    اصلا به جهنم
    من هم مي‌روم عشق و حال ادبي‌ام را بکنم
    که يک عالم هم جنبه‌ي نمايشي دارد!
    حسودي ام هم نمي‌شود
    اصلا هم تنها نيستم
    همه هم دوستم دارند
    تازه تو که نمي‌تواني عمو کاکاوند ببيني
    حالا گيريم عشق و حال اخروي هم کردي
    والا!
    يازده و يازده دقيقه است
    يک عالم يک رديف شده‌اند کنار هم
    ياد هيکل تو مي‌افتم مي‌بينم‌شان
    تازه!
    فردا هم مي‌روم کانون
    بعدش هم کارنامه‌ي عزيزم را مي‌بينم
    نمره‌ي دوازده تاريخم را
    مرداد کوفتي همه که نزديک است
    زندگي به اين خوبي دارم!
    اين همه خوش‌بختي رديف شده برايم
    حالا دلم شب‌نشيني بخواهد؟
    به عشق و حال اخروي‌ات حسودي کنم؟
    عمرا!
    همه چي آرومه
    من چه‌قد خوش‌بختم
    هار هار
    ولي خب چه مي‌شود کرد؟
    جدا حالم خراب است
    تلقين که چيزي را درست نمي‌کند
    پوف
    پاسخ

    سلام به روي ماهت ............ دوست باوفاي من ....دوست عزيز من ............. دوست با معرفت من ............. برگشتم نجمه .......... برگشتم ..........جايت خالي عشق و حال اخروي اي کرديم مگو و مپرس .......مگر تصوير تو با عينک مارک دارت و آن خنده هايت مي رفت کنار که من بقيه را دعا کنم .اصلا استرس داشتم يک وقت زبانم لال يادم نرود دعايت کنم ............ پدرم در آمد جان تو ....... کلي هم شبيه تو را ديدم ين اين لبناني ها .............. خلاصه که رفيق من جايت خالي بود ............... آمدم ..... خودم شب به شب تابستان را شب نشيني مي کنيم مثل دو تا احمق عاشق دلتنگ ............... ديگر غصه ندارد که .... خودم کرکره ي تنهايي ات را مي کشم پايين .........
     <      1   2   3   4   5      >