• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : پيروزي
  • نظرات : 10 خصوصي ، 56 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    + در جواب کامنت دوم بنده ي خدا 
    منبع هم سايت پاسخ گويي به سوالات و شبهات
    + در جواب کامنت دوم بنده ي خدا 

    لذا اگر شرايط و امکانات [مانند امروز عراق يا ساير کشورهاي اسلامي و شيعي] براي تحقق اين معنا مساعد نباشد، دليل نمي‌شود که يک مرجع ديني، حکومت ديگري را بپذيرد و يا قانون اساسي آن را تأييد کند. بلکه در نهايت ممکن است به خاطر شرايط، مصالح، حفظ اسلام و حرمت اسلام، نظر ندهد و يا سکوت کند.

    + در جواب کامنت دوم بنده ي خدا 

    اين هم در جواب سکوت آيت الله سيستاني بود که عده اي مي گويند ولايت فقيه را قبول ندارند. نگوييد که مباحث را با هم قاتي مي کنند خواستم جواب بيشتري از سوال شما بدهم همين ... پس اين يک بام و دو هوا بودن نيست لکه مردم شيعه ي عراق بسيار محب آقاي خامنه اي هستند و اين را بار ها در خاطرات و سفرنامههاي بعضي به عراق خوانده ام که از خود مردم سوال کرده اند ....

    + در جواب کامنت دوم بنده ي خدا 

    در جواب کامنت دومتان هم با اينکه مي توانستيد برويد و در يکي از سايت هاي پاسخ گويي به شبهات بپرسيد و جوابش را پيدا کنيد بايد بگويم

    نظام سياسي عراق «حکومت اسلامي» نيست معنا ندارد که يک مرجع تقليد شيعه، قانون اساسي حکومتي به غير ازحتمالاً حکومت اسلامي را تأييد نمايد. دقت شود که از نظر يک مرجع شيعي، فقط حکومت اسلامي به رهبري ولي‌فقيه مورد قبول و تأييد است و «ولي فقيه» نيز دو تا و سه تا نمي‌شود، بلکه فقط يک ولي فقيه است و همه‌ي امت شيعه و حتي مراجع بايد در امور حکومتي مطيع وي باشند. چنان چه آيت الله سيستاني در جريانات اخير خطاب به آقاي هاشمي فرمودند: «فكر نكنيد نظام جمهوري اسلامي فقط متعلق به ايران است‌، بلكه به كل عالم اسلام و شيعيان جهان تعلق دارد و لازم است شما و بقيه مسئولان نظام پشت سر رهبري نظام و در ظل هدايت ايشان به گونه‌اي حركت كنيد كه مؤيد وحدت و يكپارچگي نظام باشد» (مرکز اسناد انقلاب اسلامي
    + در جواب کامنت اول بنده ي خدا 
    و باز تهمتي ديگر بدون هيچ اطلاعي ....
    ببخشيد شما در شوراي نگهبان مشغول به تکليفيد ؟
    از اعضاي خبرگان هستيد ؟
    مي توانم بپرسم با چه منبع و مدرکي مي گوييد مثلا صداي مخالفت ها به گوش خبرگان نمي رسد ....
    با چه استدلالي مي گوييد که خبرگاني را که خود رهبر تاييد مي کنند نمي توانند بر ايشان نظارت داشته باشند ؟
    ترجيح مي دهم جوابي ندهم ...
    چون اگر جوابي هم بدهم باز ممکن است مرا به فکر نکردن متهم کنيد يا يکي از اخبار دسته اولتان!!! را رو کنيد بدون هيچ منبع و مدرکي ...

    + در جواب کامنت اول بنده ي خدا 
    اين را هم عرض کرده بودم که نقل قول امام براي ما يکي از همين اهميات است نه همه ي آن ...
    نمي دانم چه قدر نقل قول از امام خوانده ايد درمورد آقاي خامنه اي ....
    من هم حرفي از آسيد احمد آقا و غيره نزدم که شما بحث خانوم مصطفوي و آقاي هاشمي را وسط مي کشيد...
    اگر هم برايمان نقل قولي ملاک باشد نقل قول خود امام است نه خانواده ي ايشان ...
    حداقل براي من اين طور است ...
    و اتفاق نامه ي خانوم مصطفوي هم پر از ابهام بود اگر خواستيد لينکش را براي شما خواهم گذاشت ...
    من به شخصه در ولايت پذيري ايشان کمي شک کرده ام گر چه اين نظر شخصي است و من حق ندارم فعلا اظهار نظري بکنم که حق الناس گردنم بيفتد ....
    به هرحال اين مسئله ي کاملا حل ده اي براي من است که حساب خانواده ي افراد را بايد جدا گذاشت که ممکن است با خود فرد هم عقيده نباشند ....
    + در جواب کامنت اول بنده ي خدا 
    اگر هم دقت مي کرديد و کمي با صبر و تامل بيشتر جواب هاي من را مي خوانديد من در مورد ارادت قلبي و شخصيت آقاي خامنه اي گفتم در جواب آن که شما گفته بوديد

    ما شيعيان دوست داريم براي خودت مقدس تراشي کنيم بنا نيست بجز پيامبر و ائمه اطهار کسي ديگر معصوم و مقدس باشد قطعا ايشان هم جايز الخطاست و يک روزي بر اثر اشتباهات و يا عدم توانايي در مديريت کشور و يا فوت ممکن است ديگر در اين مسند نباشد
    عرض بنده هم در جواب اين کلمه ي ناموزون مقدس تراشي بود .... که گفتم اگر ما ارادت قلبي اي هم نسبت به ايشان داريم به اين دليل است و اين را نمي شود اسمش را گذاشت مقدس تراشي .... حالا نمي دانم شما چه طور آن را به تعيت و غيره چسبانده ايد مغالطه ي به اين زيبايي را شکل داده ايد ....
    بحث تبعيت را قبلا هم براي شما مختصرا توضيح دادم که چرا و از شما خواهش هم کرده بودم که برويد و نظريه ولايت فقيه را دوباره بخوانيد با تمام شبهاتش که نمي دانم چه قدر کرديد .
    + در جواب کامنت اول بنده ي خدا 
    در مورد آقاي مصباح چند نکته ضروري است ....
    من درمورد ايشان چيز زيادي نمي دانم ..... يعني تحقيق نکرده ام .... و اگر هم چيزي از ايشان خوانده ام براي همين ماه هاي اخير بوده است .....
    نکته ي دوم اين که شما سخني از ايشان آورده ايد و بايد مي رفتيد و متن سخنراني را براي من با زمان و مناسبتش مي آورديد که نياورديد ..... اما من به گفته ي شما رفتم و در گوگل سرچ کردم و آن چيزي که در سايت ويکي گفتاورد خواندم که نمي دانم چه قدر موثق است همه در اين مورد بود که ايشان جانشين امام عصر هستند و اطاعت از ايشان واجب است .......يک مطلبي هم خواندم در مورد جناب احمدي نژاد که نقل کرده بودند که کسي در خواب ديده بوده که امام عصر به کسي گفته بودند که ايشان راي مي آورند و از اين بحث هاي که صحت و سقمش را مي توانيد از خود ايشان بپرسيد .....
    پس آن چه من خواندم همه حول اين محور بود که ايشان جانشين امام عصر هستند و اطاعت از ايشان واجب ..... و اين دقيقا همان نظريه ولايت فقيه است ..... حالا اگر شما ميخواهيد از طريق سخنان آقاي مصباح در ذهن من سوال ايجاد کنيد بحث ديگريست و به هر حال اگر هم حرف شما صحت داشته باشد اين خدشه اي به پيکره ي ولايت فقيه و اطاعت از ايشان وارد نمي کند ..... مي کند ؟

    + بنده خدا 
    موضوعي که فکر نکنم تا به حال شنيده باشيد اينست که آيا ولي فقيه براي شيعيان ايران است يا نه شيعيان جهان مثلا در لبنان و عراق و بحرين و پاکستان هم بايد ولي فقيه داشته باشند ؟ اگر جواب شما مثبت است خب چرا کشوري مثل عراق که اکثريت آن شيعه است در مجلس خبرگان ما نماينده اي ندارد ؟قطعا مي گوييد چون هر کشوري قانون خود رو دارد پس با اين تفاسير يک بام و دو هوا که نمي شود که يک عده از شيعيان براي حکومت خود نياز به يک فقيه و مجتهد داشته باشند و يک عده خير تکليف شيعيان آن کشورها چيست که تحت حکومت هاي پادشاهي يا دموکراتيک مثل عراق قرار دارند؟
    + بنده خدا 
    با سلام
    متن هاي شما سرشار از بغض نسبت به من که يک هم ميهن شما هستم مي باشد و اين همان احساس غير خودي بودن من از جانب شماست من خواهش مي کنم ادبيات خود رو تند نکنيد که بحث از حالت منطقي و مودبانه خارج نشود .
    همانطور که گفتم سعي کنيد نوشته هاي من رو بخونيد براي اينکه به آن کمي فکر کنيد نه براي اينکه بخواهيد صرفا جوابي به من داده باشيد به همين دليل است که جواب هاي شما بسيار پراکنده و بعضا خارج از موضوع است .
    پس از دو نکته بالا سعي مي کنم بسيار روان و ساده موضوع رو پيش ببرم شايد بتوانم ذهن شما رو روشن کنم .
    در خصوص اينکه انتصاب رهبر از طرف امام عصر صورت گرفته به گوگل مراجعه کنيد و صحبت هاي آقاي مصباح رو بخونيد ايشان نظرش اينست که رهبري از طرف امام عصر منصوب شده است و مجلس خبرگان ايشان رو کشف کرده اند حال اگر به نظر شما اين مطلب احمقانه است پس خوشحالم که يک نقطه مشترک پيدا کرديم .
    در خصوص شخصيت رهبري من وارد جزئيات نميشم اما ممکن است خيلي از افراد شخصيت هاي جذاب و دوست داشتني داشته باشند آيا ملاک خوبي براي تبعيت است ؟ اگر مسائل سياسي روز رو دنبال کنيد خانم زهرا مصطفوي دختر امام بعد از رد صلاحيت آقاي هاشمي نامه اي به رهبر نوشتند که حاوي نکات مهمي بود از جمله اينکه امام خميني آقاي هاشمي رو هم براي رهبري تاييد کردند و صاحب صلاحيت مي دانستند خب يکي از عوامل انتخاب رهبر نقل قولي بود که از پسر امام سيد احمد آقا مطرح شد حال دختر امام نقل قولي مي کند شما که نمي خواهيد بگوييد ارزش حرف اولاد مونث از ذکور کمتر است .
    يکي ديگر از مشکلاتي که شما به آن توجه نداريد نحوه تاييد صلاحيت کساني است که در مجلس خبرگان رهبر رو انتخاب مي کنند و بر عملکرد ايشان نظارت دارند که يک دور تسلسل است رهبر فقهاي شوراي نگهبان رو نصب مي کند و آنها کانديدهاي خبرگان رو تاييد يا رد مي کنند سوال اينجاست که چگونه مجلسي که توسط رهبر به صورت غير مستقيم گزينش شده مي تواند بر ايشان نظارت کند . اين در حالي است که رئيس فعلي مجلس در يک اقدام تعجب انگيز حق نظارت مجلس خبرگان رو از اين مجلس گرفت و فقط به احراز شرايط رهبري خود رو موظف دانست که آنهم سالي دو بار در نشست خبرگان بدون هيچ بحث و بررسي انجام مي شود چون صداي مخالفي از فيلتر شورا نگهبان رد نمي شود
    پاسخ

    جناب هم وطن عزيز ...... مباحثه کننده ي گرامي .... خانوم سوسن ايراني ..... من از اختلاف نظر شما و يا بحث کردن شما نارحت نمي شوم آن قدري که شما از جواب دادن من ناراحت مي شويد و دوست داريد من فکر کنم بيشتر ..... اگر جوابي به شما داده مي شه از روي علاقه نيست بلکه از روي احترام است .......همان طور که شما وقت مي گذاريد و اين ها را مي خوانيد من هم وقت مي گذارم و رويشان فکر مي کنم و تحقيق مي کنم و پاسخ مي دهم .......اگر در منطق شما پاسخ گويي به سوال جزو فکر کردن نيست و فکر کردن فقط اين است که من بخوانم و جوابي را که بايد ندهم قبول .... مطالب پراکنده است چون شما داريد پراکنده صحبت مي کنيد مجبورم براي شما از جاهاي مختلف مثال بياورم ... شماييد که خلط موضوع مي کنيد ... و با مثال آوردن از آقاي مصباح و ديگري و ديگري ميخواهيد موضوع ولي فقيه را بپوشانيد اين چيزي است که من فکر مي کنم و اين از اين شاخه به آن شاخه پريدن هدفي جز اين نمي تواند داشته باشد اگر دارد مرا روشن کنيد ....... تهمت هاي شما و کلماتي که با بغض درمورد ولي فقيه و پيروان ايشون مي گيد مرا ناراحت مي کند و من بايد اين ناراحتي را به شما نشان دهم ....... نمي دانم کجاي صحبت هاي مرا توهين مي بينيد .... اين که اين قدر دوست داريد خودتان را غيرخودي نشان دهيد اصرار شماست وگرنه از بابت من خيالتان تخت چون اصولا با غير خودي ها با بحث نمي نشينم .... اين مطلبي بود که بايد عرض مي کردم ..... بقيه عرضم را در کامنت هاي بالا بخوانيد .... اينجا جا نمي شود
    + جواب کامنت سوم بنده ي خدا 
    کسي گفته که آقاي خامنه اي منتسب به امام زمانند و ايشان مستقيما آقاي خامنه اي را منصوب کرده اند ؟ هر کسي گفته احمقانه عمل کرده و شما حتما پيگير شويد ببينيد و مدرک و منبعش کجاست .......... فکر مي کنم خود اقا هم از اين واقعه ي مهم خبري نداشته باشند ...... مقدس تراشي ؟؟ خداي من ...... اين ديگه تهمتي نارواست...... اگر ما اين قدر اقاي خامنه اي را دوست داريم نه اين که ايشان را منسوب به امام زمان مي دانيم و فرستاده ي الهي که از آسمان آمده اند ......... خير ......اين يک ارادت قلبي است ...... آن هم به خاطر ويژگي هاي شخصي و اخلاقي و تاريخي ايشان است نه به خاطر اين تهمت هايي که داريد مي زنيد مثل منتسب بودن به امام زمان ...... اين يک ارادت قلبي است به شخصيت ايشان ...... شما از کارهاي غير سياسي اقاي خامنه اي خبر داريد ؟ کتاب هاي ايشان را خوانده ايد ؟ از علم ايشان در زمينه شعر و ادبيات خبر داريد ؟ شخصيت آقاي خامنه اي شخصيتي دوست داشتني است ما نه مي گوييم ايشان از نواب خامسه !!! ي امام زمان است و نه هيچ اراجيف ديگر که عده اي بيچاره مي بافند ........ پس لطفا در انتخاب کلماتتان دقت کنيد که به قيمت بحث سياسي کردن حق الناس به گردنتان نيفتد ......
    + جواب کامنت سوم بنده ي خدا 

    نقل قول امام يا نظر ايشان مهم نيست واقعا ؟ براي شما شايد اما براي من چرا ..... همان طور که اگر اقاي منتظري هم در اين جايگاه بودند ما از ايشان تبعيت محض مي کرديم چون در مقام ولايت فقيه بودند ....... و همين حرف ها را هم قطعا در دفاع از ايشان مي زدم ....اما تقصير آقاي خامنه ايست که آقاي منتظري به دلايلي که از من بهتر مي دانيد از اين موضوع کنار گذاشته شدند ؟ آقاي منتظري خودشان در تبعيت از ولايت فقيه دچار اشکال شده بودند حال آن که شما در قضيه ي رياست جمهوري اقاي خامنه اي و نخست وزيري آقاي موسوي اگر بخوانيد آقاي خامنه اي علي رغم ميل باطنيشان و طي جلسات مختلف بالاخره با نظر امام ، تبعيت محض کردند و براي بار دوم با اين که مي گفتند که آقاي موسوي دچار اشکالاتي هستند نظر امام را پذيرفتند ...... اين که مي گويم تبعيت محض از ولايت فقيه الکي نيست ...... وقتي ولي فقيه مخالف نظر و بينش سياسي من هم نظر دادند مي پذيرم ....... وشما به طرز ساده اي داريد اين حرف و ادعاي مرا مي سنجيد آن هم با مطرح کردن اين که اگر آقاي خاتمي يا غيره و غيره هم ولي فقيه مي بودند شما اين طور تبعيت مي کرديد و من مي گويم بله ....... اگر ايشان هم مورد تاييد امام مي بودند البته با وضعيت فعلي شان و مجلس خبرگان هم ايشان را در آخر به عنوان ولي فقيه انتخاب مي کردند من از ايشان تبعيت مي کردم ..... اين مسئله ي ساده و حل شده اي براي من است و اين شماييد که آن را فرض محال مي دانيد نه من ......

    + جواب کامنت سوم بنده ي خدا 
    اين پاسخ هاي عجولانه و احساسي شما مرا ناراحت مي کند و اگر مي گويم بحث ما بي نتيجه است نگوييد چرا ...... احساس مي کنم شما آمده ايد انتقام بگيريد و همه را هم از زير يک تيغ مي گذرانيد ........ فرقي نمي کند رهبر باشد احمدي نژاد باشد .......آقاي مصباح باشد يا اصلاح طلب ...... يعني شما نمي دانيد رهبر چگونه انتخاب مي شود ؟ مجلسي داريم به نام مجلس خبرگان که از فقهايي عادل و خبره تشکيل شده و اين فقها را مردم انتخاب مي کنند و اين فقها وظيفه شان رسيدگي به امور رهبر است ....... چه انتخاب ايشان و چه رسيدگي به اقدامات ايشان ......بايد فقيه و عادل و خبره باشد و اين فقها بايد ويژگي هاي خاصي داشته باشند چون مسئله ي ولايت فقيه يک مسئله ي تخصصي است و نياز به يک کارشناس دارد ...... اين قانون اين کشور است ......چيزي که خود امام هم آن را تاييد کرده اند ....... ولي فقيه با رئيس جمهور فرق دارد که مستقيم مورد راي قرار بگيرد ......
    + جواب کامنت سوم بنده ي خدا 
    از حرف هاي شما بوي مغالطه مي آيد .....چنان چه نگفته ايد اين حرف اقاي مصباح را از کجا آورده ايد ......... در بحث هاي قبلي اگر توجه مي کرديد من به هيچ عنوان حرف بدون منبع و مدرک را قبول نمي کنم ...........به من تاريخ حرف ايشان را بدهيد و بگوييد در چه زمان و در چه موضوعي اين بحث را مطرح کرده اند .... و متن سخنراني ايشان را به من بدهيد..... گرچه فکر مي کنم اگر مي دانستيد دچار مغالطه نمي شديد ........ آقاي مصباح در مورد ولي فقيه گفته اند که مردم حق انتخاب ندارند ؟ اگر اين طور است پس چرا اين سوال مطرح مي شود که چرا اقاي مصباح خودشان کانديدا معرفي مي کنند ؟ يک وقت خدايي نکرده اقاي مصباح کانديداي ولايت فقيه معرفي کرده اند که اين دو موضوع بي ربط را به هم مي چسبانيد ؟ بيشتر در حرف هاي شما حس انتقام جويي از آقاي مصباح را مي بينم تا چيز ديگر ...... البته اين احساس من است و مطمئنا غلط ..... مشکل شما اين است که همه چيز را داريد با هم مخلوط مي کنيد ........ ولي فقيه يک امر سياسي صرف نيست بلکه يک امر ديني هم هست ......... در زمان غيبت امام معصوم بايد فقيهي باشد که بر مردم ولايت داشته باشد و اين يک مسئله ي ديني يا به قول شما الهي است ......... ولي در جمهوري اسلامي با سازوکاري که در بالا گفتم انتخاب مي شوند ....... اين قانون اين کشور است که به گفته ي خود شما امام هم آن را تاييد کرده اند ........
    + در جواب کامنت بنده ي خدا 

    نمي گويم اين ها که الان پستي دارند همه صالح اند و مقبول ......خير...... يک وقت اشتباه نشود ...... اين ها که مشکلاتي دارند و بدانيد قطعا به وضعيت شان رسيدگي خواهد شد ..... اما خود شما هم حاضر نيستيد جرياني موسوم به جريان انحرافي مديريت کشور را به عهده بگيرد ....... برويد و مطالعه کنيد که چرا شده اند جريان انحرافي ...... بعد اين جا بگوييد برچسب ........اين ها برچسب نيست ....... حضرات اشتباهات بزرگي کرده اند که از چرخه ي مديريت خارج شده اند .......... حالا بايد ببيينيم اين اصلاح طلب خائني که عده اي بي بصيرت مي گويند جريان ترديد اين هشت سال چه کار خواهند کرد ....... ان شاء الله ايشان از افراد چاپلوس و ناصالح نباشند ......

       1   2   3   4      >