• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : چون عشق به غايت رسد ...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    فلي يادمه ميکادو ها رو... و غارت کردن بيشتر مواد موقع درست کردنش و سرد و تازه بودنشونو... که هنوز مي تونم تصورش کنم...
    پاسخ

    پو؟ باز من و تو داريم درمورد خوراکي بحث مي کنيم ..... شيرپسته و معجون يادته ؟
    برو فل! برو ... من هيچ وخ از شعر خوندن فروغ خوشم نميومد...
    با سنا هم هي مسخره ش مي کرديم: آنگاه خورشيد سرد شد!


    (البته بعد از ديدن سردِ سبز يه مقدار نظرم عوض شده . ولي به رو خودت نيار)
    پاسخ

    ولي به نظر من فروغ واقعا با احساس شعر مي خوند ...... تک تک کلماتشو با احساسش مي گفت .....اصلا هم شل نمي خوند ....
    + طنين 
    التماس دعا
    پاسخ

    محتاج دعا خواهرم
    خب فلي ميتون بازم افتخار کني که من با وجود چهار سال افزايش سن هنوز اون حرکات رو از خودم نشون ميدم...
    گرچه يه مقدار خود کنترل تر شدم... ولي کليتش همونه....
    پاسخ

    پو .... داشتم ميکادو مي خوردم و ياد اون روزا افنتادم که ميکادو تو مدرسه مون عنيمت جنگي بود ....از تو دهن همديگه ميکادو بيرون مي کشيديم و مثل قوم مغول همشو يه دفه مي چپونديم تو دهنمون ......البته من بيشتر نقش قرباني رو اين وسط ايفا کردم ......يادته ميکادو ها رو پو ؟ ميکادو هايي که مامانم خريدن مزه اش عين همونه .....

    سلام دوستان ...با مطلبي  با عنوان :"شروع دوباره"  بروزم.

    + صبا!ع.ر.ف.ي 
    نيست به جز عشق در اين پرده کس
    اول و آخر همه عشق است و بس

    + عاشق اين بيت جامي ام
    پاسخ

    اول و آخر ...
    يادته يه روز باهام اومدي دبيران؟ بعد من شروع کردم جيغ زدن و تو گفتي تو هم مث مني و نمي توني خودتو کنترل کني؟
    وااااااااي فل... من هفده ساله به اندازه ي همه ي سيزده سالگي ام هنوز هم بچه م! اين بده که هيچ وقت بزرگ نميشم؟
    فلفل يادته باهام مي اومدي تکروي و مي گفتي از جلوي در کلاس اولا آروم رد شيم و زانوهامو خم کنم تا اختلاف قدمون زياد مشخص نباشه؟ :دي
    پاسخ

    واي پو .... باورم نمي شد تو هم اينقدر حالتي شبيه به من داشته باشي ......باورکن .... از اون روز فهميدم ماها همه يه چيز مشترک بزرگ داريم و من تا آخر عمرم به اين چيز بزرگ مشترک افتخار مي کنم .....خب حالا .....تو مکان عمومي که اين چيزا رو نمي گن ..... مگه من و تو چقد اختلاف قد داشتيم ....... فقط يکم زياد ..... هوم ؟ .....خب آخه اون موقع اگه تو هم قد من نمي شدي ......ممکن بود بعدا بهم تيکه بندازه که برو با هم قدت دوست شو ......:دييييييييييييييييييي ......
    فلفل من اون لحظه اي رو که تو حياط راهنمايي جيغ زدي و بالا پريدي رو هيچ وقت فراموش نمي کنم....
    فکر مي کردم يادت رفتتش... دلم مي سوخت... خيلي مي سوخت...
    الان خوشحالم... :)
    عيدت مبارک سيده خانوم! عيدي هم ندادي بهم که!
    پاسخ

    بيخود فکر کردي پو ......حالا من به روي خودم نميارم دليل نمي شه که همه ي زندگيمو فراموش کرده باشم هوم ؟دادم که ..... برات بوس فرستادم ديگه ......خيلي هم دلت بخواد .......اصن روايت داريم اگه تونستي يه سيدو راضي کني که بوست کنه هزار تا ملائکه ميان ماچت مي کنن .......والا ....
    + صبا !ع.ر.ف.ي 
    ديدار يار غايب داني چه ذوق دارد
    ابري که در بيابان بر تشنه اي ببارد
    ........
    پاسخ

    تو نه مثل آفتابي که حضور و غيبت افتد/دگران روند و آيند و تو همچنان که هستي .....
    فلي
    فلي
    فلي
    فلي
    اين پست
    اين نوشته
    بي نظير بود
    بي نظيـــــــــــــــــــــــــر
    فاطمه
    من دارم ميميرم از بس دلم بالا و پايين رفت با اين پستت
    با اين پستي که فقط مخاطب هاش براي من و تو فرق داره و مفهوم يکيه...
    ...
    ...
    اين تنهايي که اگر هزار نفر هم باشند باز تو نيستي و تو نيستي و تو نيستي و تو نيستي و تو نيستي و تو همچنان نيستي ...
    پاسخ

    پستي که از دل برآيد لاجرم ... :) .....خوشالم که مي فهمي تسنيم ..... خوشالم .....عيدت مبارک دوستم......