• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : عسر
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 1 نظر
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + صبا 
    مشکلي با درس خوندن نيست خدا رو شکر ،
    حاضرم براي رضاي خدا تا اخر عمرم هم که شده سرم تو کتاب
    و درس باشه و حرف نزنم اما...
    مشکل اينه که حس تنفر
    پيدا کردم حسي که نميخوام گند بزنه تو زندگيم...
    حس تنفر ، حس استفاده ابزاري ديگران از آدم
    حس استفاده ابزاري از ديگران
    حس دروغ و باطل بودن کنکور
    تنفر از کتاباي تجارتي فقط براي پول
    انواع و اقسام بيماري هاي کمر و گردن
    حس تنفر از خرج پول زياد
    حس شرمندگي
    حس تنفر از خودم
    حس غير حضوري خوندن براي ترم دو
    حس بيرون اومدن از مدرسه
    حس تنفر از حواشي
    حس تنفر از دنيا
    حس تنفر از ناشکريم...
    حس تنفر از اذيت کردن تو....
    حس تنفر از اينکه تو فک کني ديوونه شدم...

    پاسخ

    صبااااااااااااااااااااااااااااااا.......جدي نگير....حسه....حس.... به خدا هيچ کدوم اين حسا درست نيست.....جوه....کاذبه .... چه مي دونم....لطفا سعي کن آدم هاي دورو برت رو درک کني.....دوست داشته باشي......و تا مي توني بهشون محبت کني..... تا مي توني....مخصوصا به اونا که حس تنفر داري.... سعي کن تمرين کني ببخشي.....تمرين کني جدي نگيري......من مي فهمم چي مي گي.....حالتو مي فهمم.....سردرگمي تو مي فهمم.....نفرتتو از اين شوخي اي که همه جديش گرفتن مي فهمم.....خيلي خوب درک مي کنم که چي مي گي......و اصلا لازم نيست خودم رو بذارم جات.....چون دورست سال پيش همين موقه من جاي الان تو بودم......پس تنها نيستي.....خيلي ها هم شبيه تو ان......و خسته تر از اوني که بخوان توضيح بدن چشونه.....من اين ها رو مي فهمم....سکوتت رو هم.....نگراني بقيه به حال تو رو هم......ولي صبا تنها کسي مي تونه کار تو رو درست کني خودتي......خودت بايد تسليم نشي......تسليم اين شوخي بزرگ نشي.....خودت بايد از شرايط حسن استفاده رو ببري تا خودتو بزرگ کني.....تا روحتو بزرگ کني......پس يه امتحان براي خودت ببين.....يه امتحان بزرگ.....بذار خدا نااميد نشه از داشتنت.....يه عمر ادعا کردي.....خيلي خب....حالا وقتشه که امتحانتو پس بدي......حالا وقتشه به خدا نشون بدي که گول اين شوخي رو نمي خوري......حالا وقتشه به خدا ثابت کني آدما تا اين حد بزرگ و مهم نيستن......اگر براي رضاي خدا درس مي خوني خيلي خب بخون.....غر زدنت چيه؟ کار براي رضاي خدا که غر زدن نداره.....عشق کردن داره..... کار براي رضاي خدا که حس تنفر نداره......حس محبت داره....
    + صبا 
    حس تنفر از مدرسه نه مدرسه فرهنگ...
    حس تنفر از اون مدارسي که بچه ها شونو تحريک ميکنن
    براي جلوگيري از ورود فرهنگياي اقاي حداد با رتبه خوب به دانشگاه
    و در دست گرفتن دانشگاه ها توسط اونا
    حس کمبود يه برنامه ريز تو مدرسه
    حس اينکه لبريز شده باشي
    حس تنفر از اينکه بهت بگن سکوتت خباثته
    حس تنفر از اينکه بهت بگن چرا سکوت ميکني
    حس اينکه نيتت خباثت نيست ...
    حس دوست داشتن ادما در عين تنفر از جو حاکم بينشون
    پاسخ

    آخ صبا اگر بدوني عمراين حس ها چقدر کوتاهه.....و آخ اگر بدوني سال بعد اين موقع هيچ کدوم اين ها درست حسابي يادت نيست.....صبا جدي نگير....خواهش مي کنم جدي نگير.....وظيفه تو انجام بده.....درستو بخون.....و هيچ چيزو از خودت از حال و روز الانت از آدماي دور و برت جدي نگير...... خواهش مي کنم.....
    + صبا 
    حس رفتن وقت
    حس فايده دار بودن اين درد و دل
    حس برداشت اشتباه از زندگي
    برداشت اشتباه از رفتار آدما
    برداشت اشتباه از سوالات
    ...
    حس دوري از خدا
    شهدا
    ...

    + يا من زيادي بزرگش کردم يا اين چيزاي کوچيک اونقدر بزرگ شدند
    و کنار هم اومدند
    که ديگه دارن غيرقابل تحمل ميشند
    ....
    لذت رو کجاي اين تنفرات جا بدم؟
    پاسخ

    با در حد يه حس اين ها را جدي بگير و رد شو ازش.... و بدون زندگي خيلي جدي تر از کنکوره....خيلي جدي تر، خشن تر و نامرد تر.... دنيا خيلي اذيت کار تر از اين کنکور بي ازار و نصفه جانه..... قبول کن ازم.... خواهش مي کنم....به اين به اندازه يک حس گذرا نگاه کن.....اينکه مي گذره و تمومه... هوم؟
    + صبا 
    از اين فضاي خفقان پيش دانشگاهي متنفرم
    اينکه مجبوري_جبر محيطي_باعث بشه تو از همه
    ادمايي که يه زماني دوستشون داشتي بفهمي
    چقدر احمقانه با مسائل مهمي که وجود دارند برخورد ميکنند
    و تو مجبوري مهر سکوت بزني براي حفظ وحدت ، حفظ آرامش
    اينکه بفهمي يه سريا چقدر دو رويند
    يا اينکه تو هم دو رو نشوي مجبور شوي خفه شوي و به کارت ادامه
    بدي،به چه قيمتي داره پيش ميره؟
    اينکه اصلا نفهمي اين دوروييه يا نه!
    اينکه دچار وسواس فکري بشي و اکثر دبيرا قريب به اتفاق ميگن
    اين وسواس مشکل ايجاد ميکنه...اينکه به يه روانشناس بگي
    و اون بگه خيالتراحت تووسواس نداري،اينکه بهت ميگن اگه با اين نگراني جلو بري دوام نمياري ... چرا ادما اينقدر حرف ميزنند؟
    چرا وقتي آدما چيزي رو نميدونند از خودشون حرف ميزنند که انگار ما ميدونيم و شما نميدونيد...

    پاسخ

    خفقان؟اين ناشکري نيست صبا؟ به نظرم بايد ناشکري باشه؟زياد رفتار دور و برياتو جدي گير....اگر رفتاري ديدي که تو ذوقت خورد...از دوستات از هم کلاسي هات جدي نگير....رها کن اين حرفا رو ..... و يادت باشه همون قدري که تو براي آينده ات نگراني اونا هم....همون قدري که تو استرس داري اونا هم .... همون قدري که تو شاکي اي اونا هم.....شرايط همو بايد درک کنين ..... بايد هم زيستي مسالمت آميز داشته باشين:))))) وگرنه هيچ کس دووم نمياره.... مي شن مث تو.... فضاي خفقان آور....خخخخخخ ... صبا ول کن.... رها کن... رها باش.... اشکال تو اينه که مي خواي از اينده ام جلو بزني.... اشکالت اينه که صبور نيستي..... همه چي رو مي خواي جلوجلو بري.... آروم بگير يکم.... از ناخوشي هات کمال استفاده رو ببر..... از ناراحتي هات .... از غصه هات....همين طور از خوش حالي هات.... حال خوبت .... از هر چيزي جاي خودش استفاده کن....چرا مي خواي بيخودي از الانت جلو بزني.....تو هر چقدر هم بدويي زودتر از بقيه نمي رسي..... اين دويدن فقط خودتو خسته مي کنه..... ديگرانو خسته مي کنه....پس سعي نکن جلو بزني..... سعي کن دوستاتو درک کني.... و يادت باشه که اونام شرايط تو رو دارن.... همين....بقيه شو بسپار.... دست تو نيست.....من بهت قول مي دم که دست تو نيست..... شرايط دست تو نيست.....! :)))
    + صبا 
    چرا من امسال غير حضوري نخوندم؟
    نميدونم الله اعلم. شايد من زيادي يه سري چيزا رو بزرگ کردم.
    اينکه مدام فکر گذشته اذيتت کنه و نفهمي آدما بعضي وقتا
    چشون ميشه!!!!نه فلفل؟واقعا آدما چشونه؟
    نميگم خودم بي عيبم، نه اتفاقا من اولين آدميم که پر عيبم.
    يه مدت بود خدا رو فراموش کرده بودم، اينقدر زود بهم نشون داد که
    نتيجه فراموش کردن خودش و اعتماد به ديگران رو فهميدم....خيلي
    زود سر عقلم اورد...ممنونم ازش
    مجبور بودم سربسته بگم فلفل
    تاحالا اينقدر ساکت نبودم،حس ميکنم دارم منفجر ميشم
    خدا اين سکـــــوت و صبـــر و افزايش بده
    خدايا ببخشيد، راضيم به رضات
    +فلفل حرف بزن که تشنه وار مشتاق صحبتاتم
    ولي لطفا واقعي بگو يعني نه احساسي
    يعني بگو اين ره که رفته ميشود به ترکستان است؟
    پاسخ

    اين آدما هيچي بهت اضافه نمي کنن... اين آدما هيچ کمکي بهت نمي کنن....اين آدما رو اگه بهشون اعتماد کني مي زنن اعتمادتو رو سرت آوار مي کنن....الان وقت حرص خوردن و شاکي شدن از اين آدما نيست.... ول کن آدما رو ...تو به راه خودت ادامه بده صبا.... چه اهميتي داره بقيه چه راهي رو مي رن؟ چه اهميتي دارن؟ حواستو پرت نکن.... نذار حواستو پرت کنن تا تو رو هم مثل خودشون زمين گير کنن .... تو الان جوابگوي خودت و خدا بايد باشي نه آدما..... پس اعصابتو ... حرص خوردناتو .... عصبانيتاتو.... غصه دار شدناتو بذار براي يه چيز مهم تر.... يه هدف مهم تر.... نه آدما.... نه اون جور آدما....
    + صبا 
    فلفل؟! تو هم تو سال کنکورت به تناقض و تضاد رسيده بودي؟
    بعد اگه رسيدي چيکار کردي؟
    بي اهميت؟ بي رگ؟ از اين دور پنهان متنفرم متنفر...
    از اينکه توي اين دور باطل محتاج خلق خدام متنفرم
    از اينکه گاهي اوقات آدما اينقدر بي رگ اند متنفرم
    از اينکه آدما تفکرات عجيب غريب دارند در حيرتم
    از اينکه اعتمادت بي اعتماد ميشه و مجبوري دوباره اعتماد کني
    حيرانم...
    تا حالا توي عمرم اينقدر صبر نکرده بودم، شايد يکي از فوايد
    پيش دانشگاهي افزايش صبره!ولي ديگه داره حالم به هم ميخوره
    نه از درس...از رفتار ادماي عجيب غريب...
    از اينکه اينقدر ناشکرم متنفرم

    پاسخ

    صبا من در ناشکري بسيار بسيار بسيار سابقه دارم....يعني داشتم.... تنها نتيجه اي که داره شرمندگي و عذاب وجدان اخم خداس.... پس قبل از همه ي اين ها عات به ناشکري نکن... عادت به غر زدن نکن ..... عادت به اشکال گرفتن به خدا نکن.... من يه عمري اين کارو کردم.... آخرش خدا زد کاسه کوزه ي رفاقتمونو زد بهم... بعد اون وقت کسي که بيچاره شد.... کسي که تنها شد ..... کسي که محتاج تر شد.... من بودم .... پس قبل از همه ي اين حرفا.... به عنوان يه دوست ...يه خواهر....با تمام وجودت سعي کن ناشکري نکني.... تمام قدرتو جمع کن در برابر اون موجود عصيان گر غرغروي درونت.... تمام قدرتو جمع کن که بزني داغونش کني اگه حرف اضافي زد.....ازت خواهش مي کنم.... و بعد...
    + مهشيد 
    جوواب ن.گ روميدي
    جواب من رو نميدي
    .............
    .........
    .....
    .
    .


    پاسخ

    جواب نجمه رو توي بوفه ي دانشکده در حالي که از ذوق واي فاي راه افتاده داشتيم مي مرديم دادم... وقتي نبود براي جواب بقيه ي کامنتا....شرمنده
    + مهشيد 
    سلام اين جا يه دختري هست اسمش زهراست
    صورتش شبيه شماست يه ارامش خاصي داره
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    خب اين يعني من دلم براتون تنگ شده
    پاسخ

    اوخي....ان شاء الله زودتر بر مي گردي...
    + ن.گ. 
    حالا کلاس انديشه ايم
    يوهاهاها
    پاسخ

    :)))
    + ن.گ. 
    فللللل
    سلاااااام
    ما الان تو بوفه ايم
    ميخواستم سر زبان واست کامنت بذارم نشد :((
    خلاصه که خواستم بدوني واي فاي يافتيم
    پاسخ

    نجمه....سوليييييم....جقد بوفه با واي فاي حال ميده....
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ سه شنبه 93 مهر 15 نوشته شما با عنوان عسر برگزيده شده و در جايگاه پيوندها در مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب وستا و دبير سرويس آن محبوبه.ش بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    + مهشيد 
    من هر وقت دلم ميگيره ميرم شب مامانم را بغل ميکنم پيشش ميخوابم .......
    يهويي مامانت را بوس کن
    خيلي خوبه

    ببين فلفل يه درگيري ادبي کوچولو پيش اومده
    اون مطلبي که توي وبلاگمه=بالا که ميخواهي بروي

    ورد زبانت بايدأَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ باشد...

    شعره يا متن ادبي اگه شعره وزنش چيه؟

    واي فقط نگو شعره که کلي ابروم ميره

    پاسخ

    سلام عزيزم.... من آدرس وبلاگتو گم کردم بين کامنتا...يه بار ديگه مي ذاري... :)))
    سلام...
    و اما خستگي روح و احساس تنهايي و بغض گاهي براي آدم ها فرصت است! مثل حال تو بانو...خدايي هست که مامن اين لحظه هاي آدم هاست چقدر خوب است حال و هواي گريه و دل سپردن به آرامش خدا...و اما مادر...مادر هرگز فراموشت نميکند و اوست که هر لحظه با توست تمام فکرش،حسش و البته روح بي کرانش با توست نگو بانو من هم دلم براي مادرم تا آسمان پر مي کشد اويي که از من تا خدا فاصله گرفته است...قدرش را بدان ...اي واي مادرم!
    يا حق
    پاسخ

    و عليکم السلام... ممنونم .... خدارحمتشون کنه ...