• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : باز هم برو !
  • نظرات : 1 خصوصي ، 17 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    + ن.گ. 
    من هروقت مي‌گم دوست دارم برق بره مسخرم مي‌کنن!
    مگه چيه خب؟ :(

    پاسخ

    چه آدم هاي بدي اون هايي كه ميگن . . . برق در كل چيز مزخرفيه
    + خاله معين 

    راتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــش!

    چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــي بگم؟

    خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب!

    نمي دونم!

    پاسخ

    به اين مي گن كشمكش با خود . . . . . كشمكش ياجدال دو نوعه . . . . . يكي كشمكش دروني . . .. يكي بيروني . . . . كه بيروني شامل كشمكش با ديگران يا طبيعت مي شه . . . . و كشمكش دروني شامل كشمكش يا جدال با خود مي شه . .. .حالا شما كدوم يك از كشمكش ها رو مي پسنديديد . . . ..

    Helloآخي ي ي . . .

    اين چ قدر نمکه!!!

    پاسخ

    آره خيلي دوسش دارم . . . . . يك جوري حالت هاي سر خوشانه داره . . . . . و بدون بند .آزاد . . . .. با ته مايه اي مانيا . . .. .
    گفته بودم ک مريم ک ي بار عکست رو ديد کلي ذوقيد؟!؟!
    پاسخ

    منظورت از مريم دقيقا يعني كي عزيز جان . . ... شرح ما وقع رو كامل بده

    ااا!! نگفته بودم؟؟؟

    خوب حالا گفتم!!

    پاسخ

    هه هه هه

    منظور منم دقيقا تاريکي شب بود ....

    دوسش دارم چون توش آدم يه آرامش خاصي پيدا مي کنه ...

    پاسخ

    خوش حالم عزيز دل فلفل نمكي
    + زهرا. ن 

    خيلي قشنگ بووووووووود!
    پاسخ

    ممنونم زهرا مهربون خودم . . . . . :-*
    + فاطمه گ.‏ 
    مثل هميشه دوستش داشتم دختر خاله
    ترشي نخور تا يه چيزي بشي فلفل جان :دي
    پاسخ

    سلام دختر خاله . . . . امب با غذا ترشي خوردم . . . جاتون خالي . . .. . :دييييييييي
    + |هاووش 
    برق و نور ارزانيت . ما تاريکي در اين شب برفي را بيشتر دوست داريم .

    دوسش دارم
    قشنگ مينويسي
    موفق باشي منو هم دعا کن بدجوري محتاجم
    پاسخ

    ممنونم . . . .محتاجم به دعا
    چ قدر شيشه ي عينکم کثيــــــــــــــفه!!!
    پاسخ

    نگو كه عينكي شدي . . . . . . هه هه هه هه

    دوست دارم . . .

    و من خودم رو مي کشم تا چراغ رو خاموش کنم و ب شمع بذارم اون وسط و شام بخوريم . . . اما هر بار يکي از اين بچه هاي شيطون( مامان و بابام و مريم رو ميگم!) از زير دستم در ميرن و ميپرن ميرن چراغ رو روشن مي کنن!!!!

    و همه ي نقشه هاي من نقش بر آب ميشه . . .

    پاسخ

    اوه چه مقاومتي

    ب من نخند!!!! جدي گفتم!!!

    در ضمن ديگه خيلي مهم نيست . . .

    و اين ک من امروز سر زنگ عربي يا زيست نميدونم کدومشون بود داشتم ب تو فکر مي کردم!!!

    و البته هم زمان با متن نامه بازي مي کردم و در همون حال داشتم جزوه هم مي نوشتم!!!

    و در همون حين داشتم ب ي چيزي ب غير از تو هم فکر مي کردم!!
    نميدوني چ زجري داشتم مي کشيدم!!!!!

    پاسخ

    عزيز دل مني تو


    بقيه ي نظر هاي مطلب قبليت:

    اااا!! اين جوريه؟؟؟ نه منظورم اين نبود . . . منظورم اين بود ک ممکنه ک در آينده هم همچنان نداشته باشم . . . ولي منظورم اين نبود ک دوست ندارم!!! اين جمله بندي هم چ کار سختيه!!

    پاسخ

    سسسسسسسسسسسسسسسخت


    ووووي نترسيدي؟!؟!

    پاسخ

    واي عمه ساقي مامان بابا خونه بودن ها . . . . .

    پاسخ

    دوستت مي دارم عزيز دل
       1   2      >