يا علي مدد!
من هم با آبنبات زيادي ترش و زخم شدن زبونم عشق مي کنم هم با جويدن آدامس بدمزش و هم با سوت بي صداش!!!!!!
کلا من با همه قسمت هاي زندگي حال مي کنم!
تازه مامان بزرگم ميگه آدامسش خيلي بيخوده...
ميگه از آدامس شيک هم بيمزهتره....من اصلا نميخوام آدامسش رو..
ولي سوتش رو ميخوام، دارم ليس ميزنم که تموم بشه برسم به سوتش، مطمئنم مال من سوت داره؛ من فقط سوتشو ميخوام....ديگه خسته شدم از اين طعم ترش يکنواخت، حداقل سوت يه صدايي داره؛ يه جذابيتي...
عکسش قشنگه . . .
هي ي ي . . .
سلام عزيز دلم . . .
من باز آپ قبليت رو نديدم!!!
چ جالب!!!
نکته اينه ک من هميشه از اين ک وسط اين آبناباتا آدامس داره حرص مي خوردم!!!
من زندگي رو دوست دارم!!!!
شايد البته زياد مطمئن نيستم!!!
خداييش زندگي قشنگه . . . اگه بشناسيش و بلد باشي چ جوري زندگي کني . . .