• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : جان بخشي به . . . . .
  • نظرات : 1 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ن.گ. 
    بنده هنوز هم طرف‌دار سرسخت بالش‌هاي نرم هستم. يا خرس‌هاي خيلي بزرگ و خيلي نرم. اين عروسک‌هاي کوچولوي دخترانه که تا خمشان مي‌کني چشمشان بسته مي‌شود دردي دوا نمي‌کنند از آدم. بايد يک چيزي باشد که وقتي بغلش مي‌کني احساس کني يک انسان را بغل کرده‌اي؛ يک انسان واقعي را. آن وقت هرکسي را که دوست داشتي مي‌تواني بغل کني، ابعادش کاملا مناسب است. اما اين عروسک‌هاي کوچولوي دخترانه زيادي کوچک هستند. اصلا يک چنين احساسي به آدم نمي‌دهند.
    پاسخ

    من هم قبول دارم زياد . . . .بايد نرم و تپلو باشد تا حست براي درد دل بيايد . . . .شخصيت داستان من كاملا خيالي بود . . . .من از بچگي از اين عروسك هاي دختر كه چشمشان بسته مي شد لجم در ميايد . . ..من فقط در بچگي دوست داشتم عروسك هايم حرف بزنند . . . .مي دانستم كه آن ها زنده اند . . . . و لي اين قدر لج بازن كه حرف نمي زنند . . . . . هي روزگار . . .عجب دوراني بود .