از داستانهايي که آخرشون شخصيت اول داستان ميميره و تو دل آدم تبديل به قهرمان ميشه خيلي خوشم مياد.....خيييييييييييييييييلي!!!!!!
عوضش از داستانهايي که شخصيت اصلياش به همه چي ميرسنو تا آخر عمر به خوبي و خوشي زندگي ميکنن متنفرم...........
به خاطر همينه که کتاب من او رو به خاطر آخرش دوست دارم و از کتاب هري پاتر به خاطر آخرش متنفرم..البته حالا اين دوتا کتاب چه ربطي به هم داره نميدونم.......
منظور اصلي شما رو هم فهميديم از اين پستتون....ولي جسارت نباشه من دوست دارم دختر کبريت فروش بميره تا اينکه بخواد داستان به خوبي و خوشي تموم بشه!!!!!.....