• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : طنز تلخ . . . .
  • نظرات : 17 خصوصي ، 66 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ن.گ. 

    راستي! اميدوارم بعد از نه ماه آشنايي دريافته‌باشيد که بنده خيلي بد عصباني مي‌شوم متاسفانه!

    ...من آن‌چه شرح بلاغ است با تو مي‌گويم

    تو خواه از سخنم پند گير، خواه ملال...

    پاسخ

    نجمه مي فرمايد : تازه کيست که نداند نوزاد يک‌ساله‌اي که تازه راه افتاده و دندان درآورده، نياز به مراقبت جدي مادر دارد و اگر توجه مادر نباشد درحال تاتي تاتي کردن مي‌افتد زمين و خداي ناکرده بلايي به سرش مي‌آيد؟ (تازه زماني که بيش‌تر استخوان‌هايش هنوز غضروف است) بله اين م سخن گهربار که بايد بر سر در يونيسف نصب شود . . . . اين را جدي گفتم از اين جملات لذت بردم بسي و کسي حق ندارد فکر کند من دارم دوست مهربانم را مسخره مي کنم . . . . . . خب در جواب اين کامنت بايد بگم که بله هنوز به يادم هست وقتي جنابتان عصباني مي شود ديگر کسي جرات ندارد نزديک وجود مبارک شود و شاعر مي فرمايد . . . . . . تهديد مي کني . . . . خب حالا که چي ؟؟؟؟؟؟؟ و شايان ذکر است که اين را شاعر مي فرمايد نه من. . . .