• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : يادواره
  • نظرات : 4 خصوصي ، 18 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    فاتحه رو ديشب وقتي بابام گفت خوندم!
    س.علي اينجا سخت عزاداره.
    بي تابه ننجون!
    يه لقمه غذا بگي از گلوي اين بچه پائين بره.
    شده پوست و استخون.
    بميرم براش.
    بگي يه لبخند بزنه!
    اصلا و ابدا!!!
    نييس که احساساتيه..از اين بابته!!!!
    پاسخ

    خب يدونه ديگه هم مي خوندي عزيزم . آره بچه ام . اينقدر گريه کرد . نا نداشت حرف بزنه . اين قدر بچه دوست داشت ننجونو که . مي شناختاشا . اصلا فکر نکن که نمي دونست کيه