آخه
اشكم رو درآوردي
ان شاالله خدا رحمتشان كند.
واااااااا
ما ر و گذاشتي سركار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
الهيييييييييي
عكسشونم ميذاشتي خب
چشم ما روشن اي چراغ سحر
خوش درخشيده اي، چه حال و چه خبر؟
خدا رحمتشون کنه ... آخيـــــــــــــــــــــــــــ
فلفل نوشتت با هميشه فرق مي کرد...
يه جورايي بگي نگي شيرين بود ... آره ... بهترين توصيف واس نوشتت اينه که شيرين بود ...
سلام
آفرين خيلي زيبا بود . فقط به نکته اينکه در نوشتن داستان کوتاه همون ابتدا زمان رو هم بايد مشخص کنيد تا خواننده سر در گم نباشه که چه وقت از روز يا شبه که اين اتفاق ها داره مياوفته . خدا رحمتشون کنه .
ممنونم از حضورتون در وبلاگم خوشحال ميشم بازم ميزبانتون باشم .