• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : روزهاي خون باريدن !!!
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ن.گ. 
    راستي ويکتور جان، منظور مريم اين بود که نوشته‌ي تو زيباست!
    پاسخ

    بله اميلي جان من هم متوجه شدم . دلم مريم خواست . بياد اينجا بنويسه . با سلام . التماس دعا در اين شب ها . يا اين که ببخشيد مزاحم شدم . راستي اميلي جان . . . کجايي ؟ نيستي با هم چت کنيم در باب مسائل اخير پيش آمده .