نه خانوم مهندس...
پرادو ندارن...
در آرزوي داشتن پرادو مي سوزن...
شب و روز....
ولي حالا تو مهموني فلفل دارن فک کنم...
شب که شد بريم رو پشت بوم بخوابيم؟
نخوابيم ها...
تا صبح حرف بزنيم بخنديم... بعد که به خودمون بيايم ببينيم خوابمون برده....
واي من دلم مي خواد يکي هم باشه هي بهمون گير بده. مثل خانوم کلاهدوز ولي عصباني نشه ها... بعد که ببينه ما گوش نمي ديم خودشم بخنده...قرمز بشه...ووووووووووووي....
بعد با ما بشينه رو چمنا....
من دلم مي خواد بازي هم بکنيم...
غش غش هم بخنديم لطفا!
اين قدر که نفسمون بگيره!
استخر ندارين؟
مي خوام با لباس بپرم تو استخر(عين اون اردوئه) بعد بشينم رو چمنا زير آفتاب...
زود باش فلفل... کو استخر؟
واي نگو....
بزاق دهانم جاري شده...
امروز يه کارتون داشت مي داد يه بچه هه بود با چند حيوون دقيقا داشتن همين کارو مي کردن....
واي لواشک و جوهر ليمو...
مي شه همه خيال هامون در مورد خوردن نباشه؟
اين طوري من عذاب مي کشم....
خصوصا لواشک و جوهر ليمو....
ووووووووووووي......
جدي جدي با من شوخي کن !
اين جمله خارق العاده بود...!
سلام. ما هم خدمت مي رسيم حتما! با پرادويمان خدمت مي رسيم ...با تمام خيال هايمان ...! خيال هايم !!
جا ميشيم ؟!
به به ه ه ه ه ! اين جا عجب بساطي به راست .
جمعتان جمع ، گلتان کم ! ما هم اومديم ...!