• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : سنگيني . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام فلفل

    اشک تو چشمام جمع شده

    توصيف فوق العاده اي بود..

    از يه آدم . . .که فرار ميکنه از خودش . . از ادميت...

    اشک تو چشمام جمع شده فلفل....اون دختر با اون کلاه صورتي...و اون ادم برفي با چشماي قهوه اي . . و اون گنجشک....که من بارها تمام پولمو براش کيک خريدم و وسط برف ها گذاشتم تا....

    اما اون آدم..انگار ميشناسمش..حس ميکنم از دستش زجر کشيدم....خيلي زياد و وبعد ...

    اشک تو چشمام جمع شده فلفل...

    بيشتر بنويس...خيلي بنويس..براي دلم....

    پاسخ

    آخ که من چقدر اين اميد دادن هايت را دوست دارم تبسم . . . . باز هم به من اميد بده . . . .