وبلاگ :
كاش كه با هم باشيم
يادداشت :
دعواي خانوادگي
نظرات :
106
خصوصي ،
79
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
<
1
2
3
4
5
>>
>
+
ن.گ.
اين کد امنيتي چيه ديگه بابا؟
قبلا پارسي بلاگ نداشت از اينا، نه؟
جونم دراومد خب...
پاسخ
داش .. . .. آره بابا يك چيز مزخرفيه . . . . . واقعا نخود به تمام معنا . . . .راست نجي منم مث تو . . . . در باب همون عبث بودن مي گم . . . .
+
ن.گ.
خيش نه، خيس!
معتاد هم شدم به سلامتي.
پاسخ
نچ نچ نچ . . . . چند دقيقه ديگه بگذره ديگه فك كنم چيزي ازمون نمونه . . . .
+
ن.گ.
فلي من جدا ازت متشکرم.....خيليييييييييييييييي بهت مديونم.
پاسخ
با مني ؟
+
ن.گ.
مسلمه که خيس نشده؛ چون اگه خيش نشده بود نميتونستي جواب منو بدي!
پاسخ
اوهوم .....باريكلا دختر باهوش. . . . با هزار بدبختي جان تو
+
ن.گ.
فلي من اومدم
نرفتي که؟
پاسخ
نچ
+
ن.گ.
شفا گرفتي نقاره هم زدن؟
اوا فلفل رفتي؟ خيس نشه لپتاپت..........
پاسخ
نه ديگه نزدن ...... گفتن خانوم بيا بر پي كارت اينم شد بيماري .. . . . من به مامانم گفته بودم نو ببندين به پنجره ي فولاد گوش ندادن . . . . . ديگه خلاصه اونام ما رو درك نكردن . . . . خيس نشد . . . . . يكم بدبختي داشت اما خيس نشد .. . . . . . شايد زندگي همي باشد .. . .. .. :دي
+
ن.گ.
آهان...
پس همون قضيهي «چاه مکن بهر فلي/ اول خودت، دوم فلي» بوده...
باشه، ما ديگه مسخره نميکنيمو
پاسخ
آره همونه . . . . بالاخره فهميدي . . . . .
+
ن.گ.
عزيزم دکمهي موبايلو بزني دوباره روشن ميشه.
بعدم توي تنظيماتش ميتوني مدت روشن موندشون رو زياد کني و نورشم ببري بالا.
ما چون خونهمون دم نميدونم چيچي برقه و دم به دقيقه برقمون قطع ميشه کاملا حرفهاي هستيم در اين زمينه.
تازه اولش ميخواستم پيشنهاد بدم با لپتاپت بري!!!!!!!!!
پاسخ
ايول . . . . لب تاپ نجي . . . فكر خوبيه ها . . . . . شارژم داره . . . . . . باش تا بيام
+
ن.گ.
البت اگه شفا يافته باشي جدي جدي بايد شيريني بدي.
کم دردي نبوده که؛ ديدم که ميگم! :دي
پاسخ
واقعا شيريني داره . . . . امام رضا كار خودشو كرد . . . . ديدم كه ميگم :)
+
ن.گ.
شفا؟
هه هه هه.
نه بابا.
واسه اينه که هنوز گرده نيفشاندن. چون هوا خوب نيست. ديدي که درختا هم هنوز شکوفه نکردن.
حالا تو ميتوني يه چند هفتهاي خوش باشي با اين اميد...
پاسخ
آخه مي دوني اين پدر گرامي ما در طول زندگيش كلي به ما حساسيتي ها و دماغاي بادكرده ي قرمزمون و دستما هايي كه يادمان مي رفت كجا رها كرديم مي خنديدن . . . . . خلاصه وسيله ي تفريح بود . . . . . تا اينكه امسال به طرز عجيبي حساسيت گرفت و هر روز دستما ب دست تو خونه دنبال انواع قرص مي گردن . . . . . و كلي توبه و اين ها كه عجب اشتباهي كردم . . . . . مام كه بايد شروع مي شد حساسيتمون . . . . خلاصه ايشون معتقدند ما شفا پيدا كرديم و خودشون دارن عاقبت كاراشونو مي بينن . . . . . . گفتم كه گفته باشم نكن اين كارا رو . . . . .
+
ن.گ.
خب به من چه؟
اصلا عقل سليم حکم ميکنه آدم از مهموني که مياد اول بره دست به آب و بعد بره بخوابه. حالا هم فندکي، کبريتي، شمعي، هيچ وسيلهي روشنايي نيست؟ اصلا از روشنايي موبايلت استفاده کن.
پاسخ
بابا رفتم ............ موبايلمو ببرم چراغش زودي خاموش مي شه . . . . بعد ديگه منم و يه شيلنگو .... نگم ديگه بقيشو . . . . شرمنده ام فندكم نداريم . . .. . شمعم يه شمع گنده اس كه با اون هيكلش بگو يه چييكه نور داشته باشه نداره . . . .. كبريتم كه كلا نداريم . . .
+
ن.گ.
آهان راستي همدردي رو يادم رفت بکنم...
آخيييييييييي
بمييييييييييييرم
الهييييييييييييييييي
چه کشيديييييييييي
عزييييييييييزم
چقدر خواااااااااااااااابت مياد الان
بگردم
بميرم...
خوب بود؟
پاسخ
خوشم مياد همه جورشو حريفي . . . . . هي مي خواستم برم دست به آب ها .. . . حالا كه برقا رفته من چه غلطي كنم ؟
+
ن.گ.
لطفا شما درمورد صداي زودپز و دماغ گرفته صحبت نکن دوست عزيز.
اونم حالا که بهاره و پسفردا من مشعوف ميشم از تاثير گردهافشاني گلهاي بهاري به روي اطرافيانم. اين از تو، اون از بغل دستيم...
بهار بوي دستمال کاغذي و لوراتادين ميدهد...
پاسخ
اييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي . . . . بايد به عرض جنابتان برسونم كه من به طر معجزه آسايي شفا يافتم . .. . به دليل اينكه حساسيت من بايد از هفته ها قبل شروع مي شد و نشده و پزشكان معتقدند ( بابامو مي گم ) كه من شفا يافتم . . . . . اين قدر هم ما حساسيتي ها رو مسخره نكن . . . .. عاقبت نداره . . . . ديدم كه ميگم . . . :دي
+
ن.گ.
عاشقان احمق تنهاي دلتنگ
حس ميکنم وزن داره. موزون نيست؟
پاسخ
اوهوم ...... شعره شايد . . . . شاعر شديم رفت نجي . .. . . من مي دونستم از دل اين شبا بالاخره ما يه چيزي درميايم . . . . .
+
ن.گ.
فقط تا صبح حال ميکني؟
خب چيزي نمونده که تا صبح...
پاسخ
خب حالا تو هم . . . . منظورم اينه كه خيلي باحال بود . . . .
<
1
2
3
4
5
>>
>