چو عاشق مي شدم گفتم ربودم گوهر مقصود
ندانستم که اين دريا چه موج خون فشان دارد
فلفل اين واقعا بي نظير بود...
بايد بذارن الي الابد سر در پارسي نامه بمونه!
واقعا معرکه بود!
اصلا نمي دونم چطوري وصفش کنم....
اين جاقانون همين است...
اين يک قانون است...بايدازآن اطاعت کني...تومجرمي...جرم توعشق است وتوتبعيدخواهي شد...
توتبعيدمي شوي...به همين سادگي!
اين جاحتي آن که ازعاشقي دم ميزندعاشق کش است...
اين يک قانون است...
ازآن قاون هاي پست زميني...بايدعادت کني!
البته كه شما از اين قابليت ها نداري
ولي با هر قابليتي كه داري
سيدي و جات كجاست؟تو آسمون
يادت نرفته كه
تك اختر جغرافياي زمين.......
ولي ما مثل شما متفاوت نيستيم
ما تو كامنتامون از هر دري حرف ميزنيم
آخرشم يه ارجاعي هم به متن نوشته شده ميديم
اين جوري توازن برقرار ميشه.......
نه؟
نه؟راستي عكس پروفايلت عاليه...
نه بابا
استعاره چيه
همون سوزن رو ميگم كه اون روز گم شد....
يادت اومد؟
اومدم بدم بهت
رفته بودي...
اتفاقا
منظورم همون عشقيه كه تو ميگي
وقتي به ما عاشقا عفو بخوره
يني دير ميريم پيشش و تا عاشق تر نشيم
طنابمونو گره نميزنه
ميخواد ببينه تا كجا باهاشي؟
درسته تفسيرش يكم خشنه
اما قابل درك و براي من دوست داشتنيه...
يه سوزن سبز پيدا كردم
فكر كنم از دوريت داره ميميره
اصلا ببينم...
مال توئه؟؟
و اين جا تمام معشوقه ها هستند كه
طناب دار عاشق را گره ميزنند
و كساني كه عفو ميخورند دلگير و بي تابند
براي همين است كه دو باره عاشق شده
به زندان ميايند......
سلام ...
شيفته ي ساعت آپتم...:)