آقـــــاي شهــردار !!!بـگويــيد ايــنقـدر عــوض نـکنند رنـــگ و روي ايــن شهــر لــعنتـي را ...ايــن پيــاده روهـا ... ميــدان هـا ... رنــگ و روي ديــوارهـا را .../خـــــاطـراتـم/ دارنــد از بــين ميــرونـد ...!!!
آقـــــاي شهــردار !!!
بـگويــيد ايــنقـدر عــوض نـکنند رنـــگ و روي ايــن شهــر لــعنتـي را ...
ايــن پيــاده روهـا ... ميــدان هـا ... رنــگ و روي ديــوارهـا را ...
/خـــــاطـراتـم/ دارنــد از بــين ميــرونـد ...!!!
حكايت ها را هميشه از قلمت دوست داشتم
دارم و خواهم داشت.....
حتي اگر حكايت برزخ باشد....
چقدر بدم مي آيد از شيطان...از خودش از حسودي هايش...
او نميتواند نفس خدايي را ببيند نميتواند آن را بو کند......
چقدر شيطان بدبخت است که حتي براي لحظه اي نميتواند آن را تجربه کند.