• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : حکايت ليلا و گوشه هاي من
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    نميشه که من اينجا بين اين همه فرهنگي تک و تنها گير افتادم!!!
    پاسخ

    من اينجا هم فرهنگي ام هم روشنگري ........ شما با هر کدوم که بيشتر حال مي کني من همون باشم .

    ليلا بفهم......
    پاسخ

    مي فهمد ولي حيف که ....


    دايره ام ليلا . . .

    دايره هم -که مي داني- گرد است . . .

    و خاصيت گرد بودن و دايره بودن اين است که هرچه هم بگردي و بگردي وبگردي؛ آخرش دوباره مي رسي به جاي اولت . . .

    مي رسي به نقطه ي جنون . . .

    به نقطه اي که تو آن جايي ليلا . . .

    از انتهاي خيالم تا هر کجا که بروم به تو مي رسم ليلا

    زمين -و هم چنين من- بيهوده گرد نيست . . .

    پاسخ

    بيهوده گرد نيست ليلا .....
    دايره ها هم عاشقند ...
    عاشق تر از شش ضلعي ها ....
    پاسخ

    دقيقا ....... کاش ليلا هم مي دانست سميرا ......... ولي نمي داند ......... نمي شناسد
    بيلبيلک ...
    دايره بودن بهتر است ...
    دايره بودن يعني اين قدر عاشق شدي که ديگر زاويه هايت ... سر سختي ات سابيده شده ...
    دايره ها نرم اند .... مهربان اند ... تيز نيستند ... تيزي شان با عشق نرم شده ... و چ بهتر از اين ...
    پاسخ

    پس قبول داري که اول تيزي داشتي ..... گوشه داشتي ...... و حالا شدي دايره ......... دايره خوب است ....... من هم قبولش دارم .......... اما به نظرت ليلا اين را مي داند ؟ نه .......
    الان دلت کتک ميخواد آيا؟
    پاسخ

    خو اگه آينه رو بزني که خورد و خاکشير مي شه ........
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 13 خرداد 91 نوشته (حکايت ليلا و گوشه هاي من) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    متشکرم آقاي معزي .........



    من حالا بت گفته بودم ک ِ خعلييييي محشر مينويسي؟

    پاسخ

    من الان آينه ام غزل ..... شما الان خودتو داري تو من مي بيني ....... فلفل آينه اس .......... هميشه ي خدا