ساعت 17:11 . . .
هواي شهر عوض شده است . . .
بوي تو مي آيد . . .
ساعت 12:51 . . .
هنوز نيامدي؟!؟
لحظه ي ديدار نزديک است
باز من ديوانه ام مستم
باز گويي در جهان ديگري هستم
يک جور حس عجيبي دارم . . .
خدايم را شکر که ديگر تمام شد
که ديگر مي آيي
حجت قبول حاجيه فلفل سادات عزيز من . . .
سلام
اين جا، گمانم خيلي چيز ها رو به راه است، به جز نبود تو و چند نفري ديگر . . .
عجيب دست و پايم را گم کردم در نبودنت
به خيالم 1شنبه اگر ببينمت، خيلي چيزها عوض شود . . .
و همينطور حال من . . .
راستي، يکي مي گفت اين هفته هم نمي آيي مدرسه . . .
راست که نمي گفت؟؟؟
آخ اگر راست بوده باشد چقدررررررر، چقدر غصه ام مي شود. . .
هي ي ي ي ي ي ي ي ي . . .
منتظرت هستم خواهر غمخوار و مهربان و . . . هرچه بگويم کم است . . .
راستي، حجت قبول خواهرکم . . .
اين جا، تهران
نيمه ي شعبان
آن جا؛ خانه ي خدا
امروز پنجشنبه
فقط دوروز به آمدنت مانده
-و صداي ضربان تند تند قلبي بي قرار :* -
يا صاحب الزمان