• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : مهاجرم ....
  • نظرات : 9 خصوصي ، 70 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + ن.گ. 
    به به
    رفتم قسمت شيخ صنعانش را ديدم برگشتم
    يک‌جايي‌ش هم گفت:
    اين‌جا صحنه‌ي داستان عوض مي‌شه.
    انگار که نمايش باشد
    کلي کيفور شدم
    له بشوي که نيستي فلفل
    له بشوي الهي
    پاسخ

    ببين يعني کتلت شدم برگشتم .......... از اين ورم اون ورمو مي بيني ........... شدم چوب خشک ....ازيتنا که عربا بيست چهارساعته تو اون دهن ملعونشون هست ............. حالا مي بينيم همديگرو ..البته ممکنه تا اون موقع چاق شده باشم ..اين هم يک جور لهيدگي محسوب مي شه ديگه ..............