وبلاگ :
كاش كه با هم باشيم
يادداشت :
مهاجرم ....
نظرات :
9
خصوصي ،
70
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
ن.گ.
يک و چهارده دقيقهي بامداد
هنوز بيدارم
و حالم خراب است هنوز
و اين برادرمان، افتخاري، با خيال راحت برايم ميخواند که:
گر بر کويش برسي،برسان/اين پيام مرا/بي چراغ رويت/من ندارم ديگر/تاب اين شبهاي/سرد و خاموش
و پيشتر که ميرود، پرروتر هم ميشود:
شبها مرغ لببسته منم/دلشکسته منم/تا سحر بيدارم/سر به زانو دارم/برنخيزد از من/هاي و هويي
من هم البته بهش ميگويم:
هه! خيال کردي! سر من که به زانو نيست؛ توي لپتاپ است. ديدي گول خوردي؟
فکر کرده تازه کردن داغ دل ما به اين سادگيهاست...
پاسخ
هار هار هار هار ............ استادي تو خراب تر کردن حال خودت نجي ........... استااااااااد ها