يه موتور ميخوام يه جاده ، که به آخر نرسه ! پُشتِ چشمکِ چراغش ، پاسبون سَر نرسه !
يه موتور ميخوام که من رُ ، بِبَره از اين سکون ! رَخشِ بيترمزِ من باشه ، واسه فتحِ جنون !