وبلاگ :
كاش كه با هم باشيم
يادداشت :
جانان ...
نظرات :
1
خصوصي ،
18
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
...
مي اموختند تمدنشان را و ديگر تن به خواري نميدادند .... اين مردم درد سالهاست كه درد نان دارند هموطن ! ... تا كي ميخواهيد در افكارتان شناور باشيد و از دستاوردتان تعريف و تمجيد كنيد ؟ ... مگر انقلاب براي اباداني نبود ؟ مگر نميگفتند مردم روستاها گرسنه اند و بي فرهنگ ؟ .... چه شد وعده ي نان .... چه شد ان روستاها كه هنوز چشمان سادهشان به كمك بزرگان اين جمهوري است ؟ ... هموطن ميترسم اين وعده ها نيز دوباره به ان وعده هاي 3 هزار ميلياردي بپيوندد ... چرا هميشه خودمان را با كمترين هاي جهان مقايسه ميكنيم ؟ ... چرا همه چيز را سياه و سفيد ميبينيم ؟ ... يا زير پرچم ولايت بي هيچ اصلاحي ميرويم تا امام زمان يا برده ي امريكا ميشويم و مثل افغانستان ؟ .... هموطن باور كنيد كه ميترسيم فكر كنيم ... باور كنيد !
هموطن غزيز ... درضمن من شما رو محترم ميدونم كه پاسخم رو داديد و تشكر ميكنم ....
ولي شما نفهم و ترسو خطاب كرديد ما را ! ..ما هميشه از همين جا ضربه خورده ايم كه
تحمل حرف مخالف را نداشته ايم ..
پاسخ
بي سياستي و بي تدبيري و تعصب و تحجر برخي رو به پاي انقلاب نذاريد دوست من ..... در همه ي مقاطع بعد از انقلاب و در همه ي دولت ها اشکال بوده ......... و خب مگر ميشه دولتي بياد و اشکال نداشته باشه ......ولي حرف شما رو که گفتيد همه چيز رو سياه و سفيد نبينيم قبول ندارم ..... من شاخص دارم ...... شاخصي به نام ولايت فقيه که امام براي همه اثبات کرد که در زمان غيبت امام زمان بايد از او اطاعت محض کرد ....... دقت کنيد اطاعت محض ..... من هر چيزي که با حرف رهبر مغاير باشه و نسبت به رهبر و ولايت فقيه حرف هاي ضد و نقيض بزنه و تکليفش مشخص نباشه رو قبول ندارم ...... حق و باطل دو چيز جداس ...... من ايمان و اعتقاد خودمو حق مي دونم ...... همون جور که هر کس يک ايمان و اعتقادي داره و تا اخر عمرش به اون پايبنده ......من حرف هاي مسئولينمون رو با حرف هاي ها رهبر مي سنجم ......رهبر به ما شاخص داده ...... و من دقيقا به خاطر همين اين پست رو نوشتم و خوش حالي خودم رو و لبخند و خوش حالي امام رو هم با يک حسن تعليل بر همين اساس گذاشتم ....... من بدون قبول اون چيزهايي که بهم توي مدرسه گفتن يا پدر و مادر در بچگي بهم ياد دادن .....تحقيق کردم ...... ساعت ها نشستم پاي حرف بعضي که به صورت عقلاني و منطقي و ديني اهميت ولايت فقيه رو و اطاعت محض از اون رو براي من اثبات کردن و من پذيرفتم ....... پس من ( از طرف خودم هم حرف مي زنم ) از فکر کردن نمي ترسم ..... الان هم با فکر با استدلال حرف هاي ديگران رو مي شنوم و گاهي مي پذيرم و گاهي هم نه ......و يک چيز در آخر ......اين که شما به پست من اهميت داديد و کامنت گذاشتيد و وقت گذاشتيد جدا از تمام اين بحث ها برايم من خيلي ....... خيلي ..... خيلي ارزشمنده ...... اگر هم جواب من باعث شده شما فکر کنيد من شما رو به نفهمي و ترسو بودن متهم کردم معذرت ميخوام ......شايد از کم تجربگي من باشه ....... ولي من واقعا منظورم به اون شدت و حدت نبود ..... :) ......ولي هنوز هم نه شما فقط ..... وقتي کامنتي مي بينم که اسم نداره واقعا ناراحت ميشم .......خيلي هم ناراحت مي شم ......اين هم مربوط به شما نمي شه ...... در کل اين طوريم .......باز هم به خاطر توجهتون و اينکه وقت گذاشتيد سپاس گذارم و بازم معذرت مي خوام