بايد موهام رو هم به ليست چيزهايي که دلم مي خوادشون اضافه کنم...
اين ليسته ديگه تومار شده ماشالله...!
هي....!
ديگر مونداريم.
حالا اين نظرا رو خصوصي کن ديگه همه دنيا خبردار نشن من چه عملي انجام دادم.
نمي دونم...!
اينم بايد بذاري تو حکايت دوني...
اين تواضع رو گفتي يهو ياد خانوم اميدي افتادم!
نمي دونم چرا من هيچ وقت ياد خانوم اميدي نمي افتم هر وقت با تو حرف مي زنم...........
خجالت نده فلفل جان...
خجل شدم....
تو عزيز دلي....
نه فلفل زير پا....
چيزه...
آهان مي خواستم بگم من عينکي خوش قلبم. نه خوش قلب عينکي...!
(نمي دونم اين دو تا دقيقا چه فرقي با هم ديگه داره! ولي زياد مهم نيست!)
نه بابا!
انقد بنفش دوس دارم....بعدشم چون متنش هيجاني بود خيلي هم خوب خوندمش....گته بودم كه قبلا!
من واقعا چشمام دراومد...
اگر تو هم شش ساعت تو راه بودي همين طوري مي شدي...
وا!!!
متن به اين بامزه گي! برا چي چشمشون درمده؟!؟!:دي
راست مي گه عاري!
کاش اول آخر متن رو خونده بودم اين همه سرکار نمي رفتم.
ولي زيبا بود فلفلک.
من بازگشتم راستي!
وااااااي خدا بگم چي کارت نکنه!
کلي منتظر بودم ببينم آخرش چي ميشه!
قشنگ خونتون رو تصور کرده بودم!
خيلي بامزه بود فلفلي...
يا علي.
چشام از كاسه در اومد ولي عاااااااالي بووود ...
معركه يا به عبارتي نعركه ...