وبلاگ :
كاش كه با هم باشيم
يادداشت :
بي خودي !
نظرات :
0
خصوصي ،
6
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
طنين
حالا كه رسيدى خدا رو شكر داري چي كار مي كني ؟??يني اول چي شد كه رسيدي ويه تجربه ي به درد بخور پيدا كردي دوم حالا كه رسيدي... ؟ مي دونم خسته راهي ولي درست حسابي جواب بده...لطفا
پاسخ
سلام .... آخه اين چيزا رو نمي شه توضيح داد زهراي من ...... اول با خدا آشتي کردم ..... يعني عذر خواهي .......... يني با دل شکسته شرو کردم تند تند ازش عذر خواهي کردن ........باهاش دوست شدن ......چون يه حس قوي يي بهم مي گفت که بدجوري از دستم عصبانيه ....... بدجوري .....خدا خودش رحم کنه به کسي که برا اون خشم گرفته ....از دستش دل گيره ...... يه اتفاقايي افتاد که فهميدم بدجورري از دست من غصه داره ......رفتم دلشو به دست آوردم ....اطمينانشو جلب کردم ..... بغلش کردم ...... بهش قول دادم ....... بعدشم بوسم کرد گفت حالا بيا بشين سر سفره ام که انگاري خيلي گرسنه اي ........ منم ..... منم ..... ولي آدما با آدما فرق دارن زهرا ...... من با تو ......تو با دوستت ..... هر آدمي يه جوري ماه رمضونش رو پيدا مي کنه .........هر آدمي يه شبي براش شب قدره ..... آدما با آدما فرق دارن ...... ولي خدا ..... همون خداست ...........