• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : همچو شهري که به روي گسل زلزله هاست ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 7 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام بيلبيلک ....
    ووووي ... چ قدر دلم تنگ شده بود واس اينکه بيام اين جا بگم بيلبيلک ...
    چند وقته نيومدم ؟؟؟
    دلم واس نوشته هات تنگيده بود ... ;)

    پاسخ

    بح! سميرا ..... واقعني اومدي؟ منم دلم برا بيلبيلک گفتنت واقعني تنگ شده بود....
    ولي راستشو بخواي منم تولد سعدي رو يادم نبود. مي دونستم همين روزاس ولي حال نداشتم برم دقيقشو پيدا کنم! فقط مي دونم فردا تولد الوئه. بيست و نه آذر هم تولد رسيه... و 6 دي تولد صدرا!
    بهت گفته بودم دقيقا يادم نمي اومد تولد صدرا کيه و بين 16 و 26 شک داشتم؟ و آخرش دلو زدم به دريا و شونزدهم بهش تبريک گفتم اونم گفت که تولدش ده روز پيش بود :دي :دي :دي
    پاسخ

    تولد زهرا رو يادم بود چون تو آذره ..... موبايل الو و رسي رو هم ندارم ..... و همچنين صدرا ..... اصن صدرا منو يادش مياد پو ؟ اوخ اوخ ..... پو؟ واقعني تاريخ تولد مهمه ؟ :(( ...... من هيچ وقت تاريخا يادم نمي مونه فقط مي دونم کي تو چه ماهيه ......تازه اونم با کلي کليد و نشونه .....:(( ..... مهم نيس که هست ؟
    يني مث تو کوچولوئه و تولد دوستاشم يادش ميره؟ :دي
    پاسخ

    واح .... هيس! من به تو يواشکي اي گفتم اين جا داري جار مي زني رحيمي پور خانوم!:دي
    مگ محيا چه ويژگي خاصي داره؟
    هوم؟
    پاسخ

    ادبيات مي خونه ..... و ارتباطات .... و من بهش گاهي حسودي هم مي کنم ......خيلي هم شبيه منه پو ......ظاهري نه ها ..... از نظر فکري و اخاقي و ظاهري و همه ي چيزاي ديگه ....
    فل؟ به نظرت چرا اول که پستتو خوندم، فکر کردم منظورت از عارفه، عارفه ي فخار خودمونه ؟
    من هنوز خودمروهم همون هديِ سوم راهنمايي مي دونم. فکر مي کني اين يه بيماريِ رواني درمان نشدنيه؟!
    پاسخ

    بهش مي گن دلتنگي هد .... نه بيماري رواني .....:((((( .... منم همون فلفلم ..... فلفل سوم ب ....

    تو کيستي که من

    اين گونه به اعتماد

    نام خود را با تو مي گويم

    کليد خانه ام را در دستت مي گذارم

    نان شادي هايم را با تو قسمت مي کنم

    به کنارت مي نشينم و بر زانوان تو

    اين چنين آرام به خواب مي روم

    کيستي که من اينگونه به جد

    در ديار روياهاي خويش

    با تو درنگ مي کنم؟

    شاملو

    پاسخ

    :(((( .....خوار؟ شده تا حالا که شعرم نتونه برات مرهم باشه .... ؟ دلتنگي رو واقعا با چي مي شه پر کرد ...... با چه کسي؟ جز اوني که منتظري برگرده پيشت؟! ......:"((((
    ما گزينه دو مي ديم...
    و کتاب تاريخ ادبيات هم يه روزي منو ديوانه خواهد کرد...
    پاسخ

    ادبيات مرا ديوانه کرده است پو ... هوف ... يه روزي مام مي شيم محيا ...... شايدم بهتر