• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : اقرار مي خواهد مگر؟
  • نظرات : 1 خصوصي ، 6 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    کاربر گرامي، سلام
    در تاريخ شنبه 92 بهمن 12 نوشته شما با عنوان اقرار مي خواهد مگر؟ به فهرست نوشته هاي برگزيده در مجله پارسي نامه افزوده شده است. دبير تحريريه ي اين انتخاب *قاصدك و شاپرك* و دبير سرويس آن تبسم بهار بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
    پاسخ

    ممنون
    ازينا ما هيچ وقت نداشتيم :)
    ما ساده تر بزرگ شديم
    هوووم
    توصيف قشنگي بود فلفل
    اين خيلي خوبه که خرازي فرمانده ي توه
    و خيلي خوبه که هنگام پينت بال به رزمنده ها فکر ميکني
    و اين خيلي خوبه که مينويسيش
    و اين خيلي خوبه که ميخونمش
    ميفهمي که ؟؟:)
    پاسخ

    ولي ما ازينا داريم تسي .... خيلي هم بهمون خوش مي گذره .... :))) البته معتقدم به شما هم خيلي خوش مي گذشتا نيس؟ ...... مي فهمم .... ممنونم که حوصله مي کني .....
    + تسنيم 
    ميترسم يه روز بيام اينجا و تو ننويسي...
    متنتو کپي کردم تو وبلاگم و آدرس اينجا رو دادم
    حيفه نخونن اينجا رو آدما
    پاسخ

    همتون دست به دست هم داديد منو خجالت بديد الان؟ :) .....تسنيم اون آدرس جديد وبلاگي که برام گذاشته بودي اشتباه بودا ..... دوباره برام خصوصي مي ذاري؟ ......چون من رو لينکش کليک کردم نيومد ..... آدرس اشتب بود يني ..... مچکرم .... بعدشم تسنيم؟ .... من با زور آدرس وبلاگم رو به بقيه مي دم ....بعد تو منو لينک مي کني همه بيان اينجا ..... آبروم ميره خب .... :/
    سلام کوچولو.... :)
    ممنونم که مي نويسي :*
    پاسخ

    پو! منم مچکرم که مي خوني .... :*

    تو بخندي شکسته خواهد شد

    قيمت پسته هاي کرماني...

    :***

    پاسخ

    در تو هزار مزرعه خشخاش تازه است/ آدم به خنده هاي تو معتاد مي شود ....:)))) ...:*

    آدم ها از دل بستگي و مرور خاطره هاشان کم کم پير مي شوند مي ميرند . نه از مريضي . نه از بيماري ....

    فاطمه ساداااااااااااااااااااااااااااااااااات ...

    خيلي دوس داشتم اين پستتو ...

    پاسخ

    اصلا دلم نمي خواد از شدت تنهايي و دلتنگي بميرم ....