ممممممم... و واقعا خواهر... واژه «آرمان» مسخره ست يا «دغدغه»؟!
زهره مي گه آرمان ضايه س... و با يه حالتي مي گه «آرمان من حوزه زنانه؟؟!!!!» و مي خنده...
و من بهش مي گم که تلفظ «دغدغه» خيلي ضايه س... و ابروهاشو يه جوري مي کنه...
و من از زهره خوشم مياد... وقتي مي گه بياين ادبيات مدرسه م با شما...
و طفلکِ معصوم حالا با خودش فکر مي کنه دغدغه ي ما چي مي تونه باشه که جفتمون سرمونو ميندازيم پايين و مي گيم «نمي شه بگيم! خجالت مي کشيم»!!...
و کلا ازون آدماييه که خوب شد ادبيات خوند... راضيم ازش...
:)
بگو خب...