• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : بي قرار 1
  • نظرات : 1 خصوصي ، 7 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + صبا 
    اي واي خدا نکنه!خدا زبون منو بگيره اگ ناراحتت ميکنه...
    اگ تو ننويسي که من دق ميکنم دختر...
    انگيزه!؟خب راستش ببين خيلي چيزا هرروز
    فکرکردن بهشون انگيزه ميده...مسلما تو هم همينجور بودي
    ولي خب اراده هم خيلي مهمه...چيزي که در من يک خط در ميان ديده ميشود...خداي رو هم شکر بخاطر ايجاد آشنايي من با تو
    پاسخ

    اراده ي من هم همين طور بود .... کلا دانش آموز جماعت کم پيدا مي شه که کل طول سال اراده اش در اوج باشه ....هميشه گاهي اميدواري و گاهي نااميد ..... گاهي حوصله داري و گاهي نداري...اين طبيعيه خب .... تو بايد زرنگ باشي و وقتي حالتاي خوبي نداري ازش استفاده کني و استراحت کني تا موقعي که انرژي و اراده و انگيزت دو برابره بترکوني ....
    + صبا 
    فاطمهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    يه دنيا غم نشست روم وقتي پستتو خوندم
    شادباش و شادزي...

    پاسخ

    خدا اين قلمو بگيره از من که اين جوري تو رو غصه دار مي کنه .... صبا من مطئنم تو شبيه من نيستي ..... انگيزه ي تو فوق العاده است .... چيزي که توي من به صورت يک خط در ميان وجود داره ....نا اميدي از خودم ...نمي گذاره من مثل تو انگيزه مو هميشه حفظ کنم .....ولي تو اين طور نيستي .....تو بسيار بسيار با انگيزه و توانايي .... و کارهاي بزرگي خواهي کرد ..... و بايد خدا رو شکر کني .....و اصلا ....اصلا خودت رو با من مقايسه نکني ......اين رو هميشه يادت باشه صبا .... خواهش مي کنم ....
    ديگه تموووووووووم شددددددددددد :)
    پاسخ

    آره غزل .... در واقع همه چي شروع شد ....
    فلفل.........................سلام......
    gharaz mozahemat bood k be hamdellah hasel shod
    پاسخ

    ضحيييييييييييي ..... مزاحم چيه ديوونه .... خوش اومدي به خونه ... :))بياح ... شعرم شد .... :)


    من اين کلماتي که از ذهن تو بيرون مياد رو دوس دارم

    حتي اگه تا خيابون و چهار تا چهارراه اون ورتر طولش باشه دوس دارم

    دلم

    دلم تنگ شده

    پاسخ

    خب تو خيلي ماهي عطي .... خيلي
    ميدوني فاطمه
    من به اندازه تک تک خط هاي اين نوشته حس مشترک دارم باهات
    اما
    هيجي...
    هيچي نميتونم بگم...

    پاسخ

    :(((.... بايد يه کاري بکنيم .... جوونيم تسي ... هيجده سالگي نازنينم ....
    + ن.گ. 
    ميخواستم بگم كسي كه به اين چرنديات متهمت كرده خيلي خنگ و بي تربيت بوده. و اين كه اگه كارات بد بود ستاره دخت نميشدي كه...
    بعد ديدم دقيقا همون لحظه خودتم به اين نكته اشاره كردي.
    بعد انقد ذوق زده شدم.... كه همزمان يه چيز به ذهنمون اومده... ؛)
    پاسخ

    ولي من واقعا ستاره دخت نبودم نجمه ... حق من نبود اين جوري دست و پامو ببندن .... اه ... من اصلا راضي نيستم .... راضي نيستم ...