• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : خاكي . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 20 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     


    ميبينم که جاي کامنتم ميان کامنتا خاليه.نمکي جون بدون متناتو دوس دارم واسه همين وقتي دير ميام قبلي هارم ميخونمو کامنت ميذارم.

    تو فقط مرا نگاه ميکني..

    يه متن دارم اين جمله رو هي توش تکرار کردم.

    شايد پست بشه..نيدونم.

    جمله ي دومتو بي اختيار دوست دارم.

    زيبا مينويسي!

    کاش بتونيم اينقدر بش نزديک شيم..

    يه بار ديگه حرف اذيت کردن منو بزني دعوات مي کنم!

    من باهات حرف مي زنم کيف مي کنم! چرا بايد اذيت بشم؟

    من ديگه برم!

    :*

    پاسخ

    علي پشت و پناهت. فولي فلفل نمكي

    حالا واسه هر کي از دل برود هر آنکه از ديده برفت.

    واسه من از دل نرود فلفلي که از ديده برفت.

    بي خيال ديده و دل. تو عزيز دل فولي هستي. از ديده و دل هر چيز ديگه هم بري عزيز دل فولي هستي بازم!

    من ديگه برم.

    بوس بوس.

    (راستي مي خواستم بپرسم چرا ناراحتي. ولي مادرم مي گن بلند شو. نبينم ناراحتي تو...........!)

    پاسخ

    تو ادم بزرگ نيستي. تو هنوز چهارده سالو خورده اي هستي و چهارده ساله و خورده اي ها هرگز فراموش كار نيستن. ناراحتم و كلي دليلو منطق مي شه براي اين ناراحتي اورد.ولي بي خيال .مهم نيست مهم اينه كه . . . .

    نه فلفل...!

    بابا از دل نرود هر آنکه از ديده برفت!

    آدم بزرگ ها هم فراموشکار نيستن!

    من بايد برم فلفلي....

    هفته ي ديگه هم تا 7...........

    واي خدا....

    پاسخ

    برو عزيز ببخشيد اين قدر حرف زدمو اذيتت كردم. دلم واقعا گرفته . . .. واقعا واقعا

    فلفل يادته؟

    از دل نرود هر آنکه از ديده برفت....

    فراموش کردن خيلي کابوسه!

    پاسخ

    اميد وارم منو دركگ كني. آدم بزرگا همگي فراموش كارند . . .همگي. از دل برود هر آن كه از ديده برفت. من از ديده رفتم. . . . .. ......واي خدا

    يادته مي گفتي من روز زانوهام راه برم که از بالا تو رو نگاه نکنم؟!

    خيلي باحال بود...

    الان به اون صحنه فکر مي کنم خنده ام مي گيره...!

    کلا من حال معذبي داشتم! بهتر بود وقتي با هم مي رفتيم پايين يه گوشه ي حياط بشينيم و اصلا راه نريم که اختلاف قدمون مشخص بشه!

    پاسخ

    آره چرا يه گوشه نمي نشتيم تا با هم حرف بزنيم.شايد كودك هاي درونمون اين قدر وول وول مي خوردن كه نمي ذاشتن يه ثانيه از پنج دقيقه ي زنگ تفريح رو از دست بديم.

    يادته هر وقت مي رفتيم دبيران تو مي گفتي من ديگه کنترل ندارم؟

    يادته فلفل؟

    بايد مي ديدي منو چهارشنبه...!

    اگر يه کمي بيشتر تو مدرسه مونده بودم مطمئنا الان چيزي به نام دبيرستان روشنگر وجود نداشت و از انفجار هيجانات من با خاک يکسان شده بود!

    پاسخ

    يادمه واقعا كنترل نداشتم دوست داشتم با تمام وجود جيغ بزنم. خوش به حالت . آدمي من مي شناختم خيلي وقته كه همه چي رو فراموش كرده.خوشحالم كه هيجان زده اي. چيزي ندارم بخورم جز تاسف براي خودم

    من همين الان عکس حياط مدرسه تون رو ديدم...

    چه قدر باصفاس...!

    مال ما همش آفتابه! کويره!

    پاسخ

    آره حياطمون رو خيلي دوست دارم با اين كه خيلي كوچيكه ولي خيلي با صفاس . اما بدون شما هيچ مزه اي نداره. فولي يادته تا زنگ مي خورد تو كلاس داد مي زدي كي مياد با من بريم ژايين راه بريم.من هميشه دوست داشتم با تو بيام ولي اولاش فكر مي كردم كه تو دوست نداري. . . .بعدا هم ديدم كه نميشه چون تو اون بالا بالا ها سير مي كني و من اون پايين پايينا.كاش يا من قد بلند بودم يا تو قد كوتا .فكر كن يه فولي قد كوتا

    آره عمه مي شم!من تنها کسي تو کل فاميلم که هم خاله مي شم هم عمه!

    البته اگر خواهر جانمان رو فاکتور بگيري که ايشون هم حالا حالا ها خاله نمي شن!

    عمه بودن هم خوبه!

    پاسخ

    نه عمه خوب نيست . . . من زياد با عمه هام صميمي نيستم ولي با خاله هام چرا. . . .از بچگي دوست داشتم كه يه عمه بشم . . .كه اون دختر كوچولوي ناز نازي منو بيشتر از خاله اش دوست داشته باشه. . . . يه دختر كوچولوي ناز نازي تپل مپل كه به من مي گه عمه .. . . عمه به فداي لپ هاي گرمز

    يادته خونه ي عارفه؟

    من همه کيک تو رو بلعيدم؟

    واي که چه قدر دلم از اون کيک ها مي خواد...!

    دارم مي ميرم از گرسنگي!

    (نکته: ديگه دلم پيتزا نمي خواد!)

    آره يادمه! بعدش هم خاله معين گفت که اداي خواهر شوهر ها رو در نيارم....


    پاسخ

    تو هم خاله ميشي هم عمه . . . .نه؟ اما من فقط عمه ميشم . . . . اصلا دوست ندارم عمه شم . . .اصلا

    سميرا 4 ارديبهشته!

    ا....! مي گم اين 4 ارديبهشت چه قدر آشناست ها...! روز تولد زن داداش منه...!

    پاسخ

    آي زن دداش . . . .يادت هفولي چه حالي مي كرديم . . . چه قدر چيز ازش برامون گفتي . . . .ردوي فرحزادي يادته. . . . . .دلم واقعا گرفته

    ما 5 شنبه دو هفته ديگه مي ريم مشهد.......................

    شنبه هم تا ساعت 7 مدرسه ايم............

    بله فهميدم خانومي که روز تولد من رو نمي دوني!
    پاسخ

    به جان خودم مي ونم تو 27 ارديبهشتي . . . ما ه تولد سميرا رو نمي دونستم كه فهمديم

    چه مرموز حرف مي زنين تو و سميرا!

    دلم پيتزا مي خواد فلفل. نمي دوني چه قدر دلم مي خواد!

    چرا جواب نمي دي؟

    پاسخ

    فولي من . . .. . .تو از پستم چيزي فهميدي
       1   2      >