• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : لحظه اي بد تر از مرگ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 19 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام فوق العاااااااااااااااااده بود ..... وااااااااااااااااااااي .....

    از اين دوتا تيکه اش خيلي خوشم اومد خيلي اين جا هاش رو قشنگ نوشتي ....

    1)از عصبانيت تند تند و پر سر و صدا کتاب بيچاره را ورق مي زند تا سوال هاي سنگي کتاب را از دلش بيرون بکشد و بعد با آن مانند پتک بر سرم بکوبد.

    2) و بالاخره معلم نا اميد از من و از سوال هاي احمقانه ي کتاب خودکارش را بر مي دارد و در نامه ي اعمال من و همکلاسي هايم دنبال اسمي به نام فلفل نمکي مي گردد تا شايد انتقامش را از آن اسم و مربع هاي خالي جلويش بگيرد.

    خيلي قشنگ بووووووووووووود واقعا ....بابا باريک ..... حاليدم در حد المپيک .... فعلا باي تا هاي .....

    پاسخ

    عليكم اسلام . . . ممنون . . .خوش حالم خوشت اومده . . . .دقت كردي هر وقت مياي اينجا همينا رو مي گي . . .حالا شيطونك واقعي مي گي يا نه . . .دل خوشي من ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟به هر حال ممنون اومدي منتظر آپت هستم