سلام. ديدي چقدرررر دير اومدم!!!چقدر عالي بود فلفل.. خيلي .. وقتي ميبينم کوچکترين و ساده ترين موضوعاتو اينقدر زيبا به قلم ميکشي واقعا غبطه ميخورم به ذهن باز و خلاقت. تو کل متن يه جا بدجور به دلم چسبيد:
يک لحظه فکر مي کنم که پدرو مادرم بعد از اين خستگي هفته اي چه قدر به يک پسرک چوبي با دماغ دراز و يک پير مرد نجار نياز داشته اند.
اين جمله خيلي معنا و حس داره.من واقعا خوشم اومد.خواهش ميکنم به افکار و توانايي هات اهميت بده. واقعا ميتونه به سادگي خيلي پيشرفت کنه!
نتيجه گيريت هم عالي بود. موفق باشي عزيزم.