احسنتم....
امروز دوتا آدم آشنا رو تو ايستگاه اتوبوس ديدم! وقتي ما اول بوديم اونا سوم بودن! فلفل بايد مي ديدشون با چه قيافه اي اومده بودن و وايساده بودن جلوي در مدرسه قبلي شون! افتضاح بود! انگار به خودشون افتخار مي کردن که به اين حال و روز در اومدن! آخه چرا مردم فکر مي کنن بد حجاب بودن افتخاره؟
يه جوري به ما نگاه مي کرد که انگار تو هنوز داري چادر سرت مي کني ولي من راحت اين شکلي شدم! نزديک بود همون وسط بالا بيارم! خصوصا وقتي همديگه رو نگاه کرديم و شناختيم! واقعا نزديک بود اون وسط حالم به هم بخوره....
ا
ح
م
ق
...
احمق... نه هيچ چيز ديگه....