يا صاحب صبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر...
يا زينب ...
من کوچه پس کوچه هاي دل فلفل را عين کف دستم ميشناسم ...
همه شان ميرسند به خيابان مهرباني ... من رد نميشوم ... اين جا همه جايش بوي مهرباني مي هد ...
نگاه سياه به فلفلي نمي آيد ...
يک فلفل است و يک فاصمه سادات و يک دبيرستان فرهنگ منطقه يکو يک پايه ي دوم و فلفل و نگاه قشنگ فلفلي اش ...
حيفش نکن اين نگاه فلفلي را ...
چه قدر سياه نوشتي فلفل ...
فلفلي بنويس ...
اون جوري قشنگتر بود ....
مطلب بالايي هه رو مي گم ها ... خواستم همون جا کامنت بذارم نشد ... شرمنده ...
اولا بگم که به به
خيلي توصيف قشنگي بود آفرين فلفلي من متاسفانه و شرمندانه کم ميام وبت ولي معلومه قلمت خيلي عاليه
دلم برا اون آقاهه مي سوزه مي دوني چرا چون فک مي کنم تموم عمرشو توي يک خلائي به سر مي بره که هيچ وقت نمي تونه ازش بيرون بياد يعني تموم عمرشو توي همون سيگار و مسخره کردن ديگران مي بينه
ممنونم که لينکم کردي باور کن هميشه مي خوام لينکت کنم فراموش مي کنم.
دوستت دارم هم سن عزيزم:)
هووووووووووووووووووووي اين آقاهه چه بي سليقه است يني اگه يه دختري کلاه صورتي بپوشه دلقک ميشه ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
صورتي رنگ به اين قشنگي !!!!!!!!
بعد مدتها هوس کردم نظر بدم......
آخي ياد جوونيام بخير که کلي فکر ميکردم تا نظرات خنده دار و متفاوت بنويسم....
کجايي جووني که يادت بخير.....
حالا هم اينقدر نوشته ت دردناکه که اصلا نظر خنده دار ازش در نمياد...
ولي اولاي متنت فکر کردم خودت بودي نشسته بودي تو پارک سيگار ميکشيدي...داشتم شاخ در ميوردم
سلام
تبريک ميگم خيلي زيبا بود خيلي...خسته نباشي