سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش که با هم باشیم
 

و قطار نماد رفتن است . نماد بی وفایی . نماد نماندن . . .

و تو چه خوب می توانی قطار باشی . چه هنرمندانه سوت وداع دردناک قطار را  به یادم می اوری .

و من چطور نقش چشم به راهی را بازی کنم که گل های وداع را ترو تازه برایش به یادگار گذاشته ای .

و تو . . .

تو چقدر زیبا هم کارگردانی . هم نویسنده . هم بازیگر . هم صدا . هم تصویر . هم کات .

پس کی این فیلم مسخره را کات می دهی ؟

تا کی باید برای بازگشتت  یک کاسه اشک پشت قطار بریزم و تو بی رحمانه بگویی دوباره این صحنه را تکرار می کنیم . 

و تو دوباره و دوباره مثل قطار بروی و پشت سرت را ــ و اشک های پاکی که برای بازگشتت ریخته ام را ــ هم نگاه نکنی حتی .

و این انتهای بی عدالتی است .

که تو همیشه ی خدا نماد باشی و من حقیقتی تلخ .

تو همیشه ی خدا خودت نباشی و من صادقانه دلت را طلب کنم در این وا نفسای معامله.

و تو همیشه قطار رفتن باشی و من خیال ماندن . 

و این اوج بی انصافیست . نماد بی وفایی !

نماد رفتن !

نماد نماندن !

این  . . . . اوج بی انصافیست .

 

 

 

 

 

 

یا علی مدد


[ دوشنبه 90/6/7 ] [ 5:35 عصر ] [ فلفل ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 130
بازدید دیروز: 89
کل بازدیدها: 388591