سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش که با هم باشیم
 

ناخن هایش بلند بود یا سوزن در دست داشت ؟!

آمد بی رحمانه هر چه بادکنک زنده بود را  به لاشه ای تبدیل کرد .

بعد روی تک تک لاشه های رنگیشان پا گذاشت .

و نَفَس هایی که بادکنک ها به آن زنده بودند در اتاق پخش شد .

حالا یک جا تمام نَفَس ها را نَفَس می کشد .

و شعله ور می شود  .

خنده ای مستانه سر می دهد .

و بلند می گوید :

این جا تمام نفس ( nafs)  ها برای من است . 

شیطان از آن اول هم به بادکنک هایی که با نَفَس خدا پر شده بودند حسودی می کرد .

چون خودش با کمی هیزم و نفت درست شده بود .

مواد اولیه ی دوزخ .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یا علی ...


[ پنج شنبه 91/2/14 ] [ 6:5 صبح ] [ فلفل ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 61
کل بازدیدها: 388681