• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : آمپاس
  • نظرات : 0 خصوصي ، 21 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    آره فل
    ما کلا آدماي خيلي خيلي رفيق بازي هستيم که تو داستان حسني هم نميشه از هم جدا بشيم!
    فلفل چرا اين قدر بيخودي گريه ميکني؟ تو که هر وقت من ديدمت مي خندي! خصوصا پريروز خونه هدي اينا که خيلي سرحال بودي اصن شبيه اين دخترايي ک همش گريه ميکنن نبودي! ولي مثلا تسي ک همش گريه ميکنه بهش مياد! يا مثلا عاري... ولي به تو که نمياد! چرا همش گريه ميکني؟
    پاسخ

    من زياد گريه نمي کنم پو ..... شايد توي اين چند تا پست آخر از گريه حرف زدم هان ؟ شايدم اين تابستون زياد گريه کردم .......من دو ساله تابستوناي خوبي ندار پو ...... ولي من اون قدام گريه نمي کنم .......اگرم بکنم کسي متوجه نمي شه ......مگر اينکه تو پستام بنويسم ......باور کن ......پو ؟ خونه ي هدي بهم خيلي خوش گذشت ......شبش از خوش حالي خوابم نمي برد .......:))