• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : اين ره که تو مي روي...
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يه روز يهو حس کردم خيلي وقته تو يه خواب عميقي رفتم و حالا تازه بيدار شدم
    اون روز ترس تلف کردن عمرم داشت ديوونم ميکرد
    اين روز و بعد از اون هرروز ترس تلف شدن وقتهام باهامه...
    ترس بديه...
    پاسخ

    خوبه که مي فهمي تسي...