لذت بردم از اين همه زيبايي اين متن

------------------------------

بهانه ي پر حرارتي است

يک مقصر داغ

دليل باران اين روز هاي من

ميام مي شينم سر كامپيوتر

ميام تو وبلاگش مي بينم اوووووووووووووووووووووووووووه

فقط ماييم كه بي همصحبت مونديم تو اين چند روزه

بله ديگه

من بدبخت نه شارژ دارم نه كامپيوتر

بايدم بي هم صحبت بمانم

حالا بگذريم از شيشه خورده هاي من!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

خوشم مياد بي دليل نقطه ها رو دنبال مي كني

رااااااااااااااااااااستي شما چرا جديدا رنگتون خاكستري شده؟!

مگه نگفتم بنفش باش صورتي باش؟

گفتم يا نگفتم؟

گفتم يا نگفتم؟

گفتم يا نگفتم؟

البت بگماا

ماهميشه غربه ايم

اما شما غريبه نيستي آبجي!

راستي

قالبت جالبه ها خوشم اومد

شب اگه آني هستم

راستي به نظرم دعواي خانوادگي تقصير تو نيستا...

چون ماه چند وقتيه بين اون ابرا زنداني شده....

به به سلام فلفلي عزييييييييييييييييييييييييييز

عيدت مبارک باشه متنت عالي بود مثل هميشه پر از احساس و...........

راستي اسم آهنگي که رو وبت گذاشتي چيه؟خوانندش کيه؟

نمي دونم در برابرررررررررررررررر اين همه دعوا بايد چي کاااااااار کنم!!
مي دوني سخته!!!
خيلي سخته!!
حسوديييييييييييييييييييييييييييييييييييم شده !!
نمي دونم چرااااا!؟؟؟
ولي دارم دق ميکنم از اين که ......................
نمي خوام بهت بگم تا پيش خودت بگي:اه ه ه ه ه ه ه ه چه بچه اي تو!!!!
هيييييييييييييييييييييييييييييييي!!؟؟
خدا وکيلي خيلي وقت بود!!
تقريباااااااااا ميشه گفت از مهر تا حالا دستام موقع کامنت گذاشتن يخ نکرده بود!!
الاني داره هم ميلرزه!!
هم ميخنده!!
هم گريه ميکنه!!!
هم........
_ : اه ه ه ه ه ه ه ه چه قدر لوسي تو؟؟
من؟؟؟
_: اره تو!!؟؟
چراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟
چون دلم برات تنگ شده!! چون خيلي دلم برات تنگ شده؟؟ چون خيليليليليليليليليليليليليليليليليليليليليليليليلليليليليليليلليليليليللي دلم برات تنگ شده!
_: ايييييييييييييييييييييييييييييييييش!!!
اصن ولش کن!!
بذار من حسودي خودم رو بکنم!!!!!
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟؟
4 ساعت ؟؟؟؟
اَه هههههه !!
خوبه!!!
خوب ديگه من ميرم يه خورده خودم رو گرم کنم!!!
خداااااااااا نگه دارت نا(....) دوست قديمي!

دارم عزززززززززززززززييييييييييييييييزززززززززززززززززم

فلفل رفته بودم بهشت زهرا يه جايي بود تو مزار شهدا دو ورش قبر 2 تا شهيد بود اسم داشتن رو خاکشون رو شسته بودن روش گل بود ... معلوم بود تازه بهشون سر زده بودن ... ولي وسطشون قبر يه شهيد بود روش نوشته بود شهيد گمنام ... دلم نمي دوني اون لحظه چه قدر آتيش گرفت ... نشستم پاش اينقدر گريه کردم که حد نداره ...

نچ نچ نچ

اوهوم فهميدم بيلبيلک ...

ديشب که مي خواستم به مامانم بگم امروز ببرتم سر مزار شهدا، مهمونمون کنار مامانم وايساده بود.

منکه به مامان گفتم، مهمونمون ميدوني چي گفت؟ گفت: آخه آدم تو عيد ميره قبرستون؟ تو يه تختت کمه! چيه همش ناله؟ مومن بودن که به ناله کردن نيست!!

وا رفتم! زل زدم بهش و هيچي نگفتم...

بهش نگفتم آره ما همه مون چند تا تخته کم داريم که دنيا زمين گيرمون کرده...

بهش نگفتم دليل سربه هوا بودن زمين ماهه. بجاي سرزنش من به شهدا نگاه کن!

بهش نگفتم کربلاي تهران قطعه ي شهداست

خيلي چيزا بهش نگفتم!!

و حالا دلم بدجوري گرفته... از ديشب دارم فکر مي کنم نکنه حال خراب من مجنون، اسم ليليمو خراب کنه...

ميترسم شهدا دلگير شده باشن از اين حال خرابم...

اينا مونده بود رو دلم بايد به يکي ميگفتم. بهتراز تو اما کسي پيدا نکردم...

کمکم مي کني؟؟!

نيگا كن حالا تا شب ميخاد بخابه دوباره شب تا صبح بيدار بمونه!

پاشو پاشو فسقليييييييييييي

خيره مي شوم به کلمات رو به رويم...

ماه مظلوم... باران... دعواي خانوادگي... ابر... غيرت....باران... باران...

لکنت افتاده به زبانم... مي خواهم چيزي بنويسم برايت فلفل...اما نمي توانم...

م...م..م..اه...با..ب...ا..با..ر..ان.......

آسمان را چه قدر دوست دارم....

ووي فولي چقده حرف زدين:دي
غيرت ابرها رو دوست دارم! بر خلاف تو
اصن کي گفته تو به ناموس ابرا چشمک بزني! اصن بايد هم غيرتي مي شدن دهععععععععععع
منم واسه بارون ديشب نوشتم : باز آسمون با معشوقه اش قهر کرده...
بازم ستاره گولش زد...

آخي ...

خدا شفا بده جفتتونو

سه ساعت نشستن اينجا كامنت بازي:)))))))))

چشمم روششششششششششششششن

اون وقته شب برا چي بيداري تو؟؟؟

چشمم روشن تر!
چشمك ميزني به ناموس مردم؟؟؟

نچ نچ نچچچچچچچچچچچچ