• وبلاگ : كاش كه با هم باشيم
  • يادداشت : پيروزي
  • نظرات : 10 خصوصي ، 56 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    + در جواب کامنت بنده ي خدا 
    جالب است که خود شما هم داريد در حرف هايتان تقسيم بندي مي کنيد ....... ضد انقلاب و اصلاح طلب و خواص بي بصيرت و جريان فتنه و انحرافي را گذاشته ايد يک طرف .......بقيه هم چاپلوس و ناصالح ......... ببينيد ........نمي دانم شما طرفدار چه کسي هستيد که ضد انقلاب و اصلاح طلب را در يک گروه مي گذاريد ....... ولي اگر از جريانات اين روزها خبرداشته باشيد رئيس جمهور امروز ما يک اصلاح طلب است ........ رئيس جمهور اين هشت سال جرياني جدا بود که منسوب شد به اصول گرا و اصول گرايان از ايشان حمايت کردند.........رئيس جمهور هشت سال پيشش هم يک اصلاح طلب بود ......... شما با اصول گرايان تند چه کار داريد ؟ شما با من داريد بحث مي کنيد و من نه اصلاح طلبم نه اصول گرا چه برسد بخواهم روي اين دو گروه تعصب هم به خرج بدهم..... اين هايي که ازشان نام برديد قطعا مشکلي داشتند که اين نام ها رويشان گذاشته شده نه ؟ به غير از اصلاح طلبان که اصرار داريد خائن معرفي شان کنيد آن هم به اسم اصول گرايان (گرچه قبول دارم بعضي از اصول گرايان افراطي اين کار را کرده اند و اين يک انتقام بچه گانه است در برابر رفتار اصلاح طلبان ) بغير از ايشان به نظر شما چرا به عده اي مي گويند ضد انقلاب ....... يا چرا يک عده خواص بي بصيرت ناميده شدند .........يا چرا عده اي ديگر جريان انحرافي شده اند .......قطعا دليلي داشته ........ به نظرم بايد دليلش را بدانيد ...... خب کسي که قانون را زير پايش مي گذارد و به راحتي مي زند در جاده خاکي و با افکار بچه گانه اش مي خواهد يک هفته اي کل نظام را به هم بريزد بايد پست مديريتي و حساس به او داد ؟ خود شما بوديد حاضر بوديد به ان چنين کسي پستي بدهيد ؟
    + بنده خدا 
    در رابطه با اينکه هر مملکتي بايد يک نفر در راس آن باشد وگرنه آن مملکت دچار هرج و مرج مي شود اين يک مساله عقلي است و نکته اينجاست که چگونه اين يک نفر انتخاب شود در کشورهاي دموکراتيک از طريق آراء مردم حاکم انتخاب مي شود که معمولا يک دوره چهار ساله است در کشورهاي ديکتاتوري هم به صورت موروثي حاکم انتخاب مي شود حال در کشور ما چگونه است اين انتخاب الهي است اگر هست با چه ساز و کاري و اگر مردمي است چگونه حرف خود رو توجيه ميکنيد بر اساس نظر آقاي مصباح که مي گويد مردم حق انتخاب ندارند و اين حق الهي است پس چرا در قانون اساسي رهبر از طريق مردم به صورت غير مسقيم انتخاب مي شود و نظريه پرداز ولايت فقيه که امام بود چرا در تدوين قانون اساسي اين حق رو از مردم نگرفت و خود اين بزرگوار در بهشت زهرا در سال 57 مي گويد چون مردم مرا قبول دارند من توي دهن اين دولت مي زنم و همين آقاي مصباح يزدي اگر اعتقاد دارد که مردم حق انتخاب ندارند چرا براي رياست جمهوري کانديدا معرفي مي کند شما بر چه اساسي مي گوييد که رهبر کنوني مورد تاييد امام زمان است آيا حضرت دستخطي داده يا کسي رو ملاقات کرده ما خبر نداريم يک سري فقها در سال 68 دور هم نشستند و بعد از نقل قول هايي که از امام شد به ايشان راي دادند متاسفانه ما شيعيان دوست داريم براي خودت مقدس تراشي کنيم بنا نيست بجز پيامبر و ائمه اطهار کسي ديگر معصوم و مقدس باشد قطعا ايشان هم جايز الخطاست و يک روزي بر اثر اشتباهات و يا عدم توانايي در مديريت کشور و يا فوت ممکن است ديگر در اين مسند نباشد آيا اگر مجلس خبرگان راي داد که سيد محمد خاتمي يا سيد حسن خميني رهبر شود شما همچنان مثل امروز به ولايت فقيه اعتقاد داريد و از وي تبعيت محض مي کنيد و او را منتصب به امام زمان مي دانيد لحظه ا ي خود رو در آن شرايط بگذاريد و با خود رو راست باشيد ممکن است بگوييد اين امر محال است ولي در فلسفه يک اصلي هست که مي گويد فرض محا محال نيست
    پاسخ

    جواب در کامنت هاي بالا
    + بنده خدا 
    در خصوص خارج نشينان منظور من کساني نبود که به دنبال ساقط کردن نظام باشند مثل سلطنت طلب ها و منافقين بلکه منظورم افراد شايسته و مديران برجسته و سرمايه داراني است که به دليل همين تفکر حاکم بر کشور که ملت رو به دو دسته خودي و غير خودي تقسيم کردند و آن چنان اين دايره در حال تنگ شدن است که تا چند وقت ديگر بجز هفت و هشت نفر همه غير خودي مي شوند شما به دسته بندي ها که نگاه کنيد يه عده ضد انقلاب هستند يه عده برانداز يه عده اصلاح طلب که خائن محسوب مي شوند يه عده اي هم خواص بي بصيرتند يه عده هم جريان فتنه و يه عده هم جريان انحرافي و خدا رحم کند به حسن روحاني که از الان کانديداي تندرو اصولگرا ايشان رو جريان ترديد ناميده است خب مي بينيم که وفاق و همدلي در کشور نيست هر کسي رو با يک برچسبي از دايره مديريت کشور انداختيم بيرون پس طبيعي است که افراد ناشايست و چاپلوسان و ناصالحان در پست هاي حساس قرار مي گيرند
    پاسخ

    جواب در کامنت هاي بالا
    + بنده خدا 
    سلام به شما
    جوابيه هاي شما رو خوندم و مختصرا جواب آنها رو ميدم فقط خواهشمندم که خوب آنها رو بخونيد و راجع بهش فکر کنيد نه اينکه بخواييد به هر نحو که شده جواب من رو بدهيد .
    اينکه من گفتم رهبر اطلاع داره با اينکه ايشان دستور داده فرق مي کنه اگه دستور داده بود در کهريزک جوانان مردم رو بکشند که ديگه واويلا بود اما موضوع اطلاع داشتن و برخورد نکردن مساله بسيار مهمي است که حاکم اسلامي بايد در زماني که اطلاع پيدا ميکند که در جايي فسادي صورت گرفته بدون چشم پوشي برخورد کنه من چون اين حکومت خيلي دم از شباهت به حکومت علي (ع) مي زنه يه مثال ديگه از اين حضرت ميارم که قضيه روشن بشه . حضرت امير بخاطر تخلفي که يکي از يارانش انجام داده بود و حد شرعي آن تازيانه بود علي رقم سفارش نزديکان هيچ توجهي به رنجش آن يار خود نکرد وحد را جاري ساخت که آن پيرو حضرت بعد از جاري شدن حد شرعي به حضرت اعتقاد بيشتري پيدا کرد و قضيه عقيل برادر حضرت امير را هم همگان شنيده ايم اما در حال حاضر برخورد با آمران و عاملان قتل جوانان مردم در کهريزک و موضوع اختلاس چند هزار ميلياردي چگونه صورت گرفت طبق معمول دانه درشتها رهيدن و يه عده سرباز و کارمند محکوم به اعدام شدند طبق گزارش کميسيون امنيت ملي مجلس مقصر اصلي واقعه کهريزک سعيد مرتضوي شناخته شد که قبلا هم گفتم ايشان تبرئه شد
    پاسخ

    و عليکم السلام ! بله من هم همين رو گفتم دستور دادن با اطلاع نداشتن فرق مي کنه و منظور بنده اطلاع نداشتن رهبر نبود .......اتفاقا رهبر کشور از من و شما خيلي بيشتر و با جزئيات دقيق تر اطلاع دارند ....... اين کشور رئيس جمهور دارد ....... قوه ي مجريه دارد .......قوه ي قضائيه هم دارد ....... اگر رهبر در کار اين قوه ها دخالت کند مي گوييد ايشون دارن تو همه چي دخالت مي کنند و ديکتاتورند و رهبر نبايد در تمام شئون زندگي مردم دخالت کند .......... اگر دخالت نکنند هم اين طور .......البته من هم قبول دارم که بايد به اين موضوع ها رسيدگي شود اما نه مستقيم توسط رهبر ........ رهبر نمي تواند توي همه ي موضوع هاي اين کشور دخالت کند ....... رهبر مديريت مي کند ...... نمي تواند در هر دادگاهي سرک بکشد و حکم کند .......کشور قوه ي قضائيه دارد ...... پس اين اشکال را اگر بخواهيم بگيريم آن هم به روش شما بايد بندازيم تقصير رئيس قوه ي قضائيه ............. گرچه من اين را هم قبول ندارم ...... رهبر نمي تواند به طور مستقيم دستور بدهد ......... اين را من و شما که خارج ود نشسته ايم مي گوييم به همين راحتي انتقاد مي کنيم و بعد هم وصلش مي کنيم به يکي از وقايع زمان حضرت علي ..... آن که از من و ما بيشتر خبر دارد قطعا محدوديت هايي دارد .......... مصلحت هايي انديشيده که دخالت نمي کند ...........وگرنه من از شما بيشتر به قوه ي قضائيه اعتراض دارم ........ به نظر من هم براي آقاي موسوي بايد دادگاه تشکيل شود و به اتهامات ايشان رسيدگي شود ........ براي آقاي هاشمي هم همين طور ....... براي آقاي مشايي هم ......... من از خود شما مصر تر هستم براي اين که اين دادگاه ها علني تشکيل شود ......اما اين را مي فهمم قطعا در همه ي اين موارد محدوديت هايي وجود داشته که نشده ..... به همين راحتي نيست که شما مي گوييد ........ اين نظر من است ......... شما در جريان دادگاه اختلاس بوده ايد که مي گوييد چند کارمند و اين ها اعدام شده اند ........ يعني در دادگاه حضور داشته ايد ......با قاضي ارتباط نزديک داريد ؟ وکيل متهمانيد ؟ که اين قدر ساده اطلاعات مي دهيد ....... گمان نمي کنم ........... با اين اطلاعات ناقصي که از رسانه ها مي شنويم نمي توانيم قضاوت کنيم ....... حرف من اين است .........
    + در جواب کامنت بنده ي خدا 

    فرق جمهوري و دموکراسي در چيست ؟ در زمان غيبت امام معصوم بايد کسي باشد در راس امور تا حق حاکميت داشته باشد و مردم در امور سياسي و حکومتي از او تبعيت کنند ....... ولايت داشتن فقيه يعني چه ؟ ببينيد اين ها را با يک سرچ ساده در گوگل هم مي توانيد پيدا کنيد ...... من از احمدي نژاد دفاع نمي کنم ...... خط من خط رهبر است ....... هر رجل سياسي که از خط رهبر من و مواضع ايشان فاصله گرفت من از او حمايت نمي کنم ......... احمدي نژاد در سال هايي بسيار سعي کرد به مواضع رهبر نزديک شود و امثال من که معيارشان مشخص بود از ايشان حمايت کردند .........ولي تا از خط رهبر فاصله گرفت ديگر کسي نخواست از او حمايت کند ......... احمدي نژاد چهار سال اول بسيار به مواضع رهبر من نزديک بود ....... اما احمدي نژاد چهار سال دوم به محض پيروزي در انتخابات و جلب اعتماد مردم روي واقعي اش را نشان داد ..........من قضاوت نبايد بکنم مي گوييم تغيير کرد ...... از رهبر فاصله گرفت ...... اين دو را بايد از هم جدا کنيد ........ لطفا يک بار ديگر نظريه ي ولايت فقيه را با تمام جزئيات و پاسخ به شبهاتش بخوانيد که جايي ديگر براي بحث موضوع دچار مشکل نشويد .......

    + در جواب کامنت بنده ي خدا 
    ببينيد ...... اين اشکالي که شما وارد کرده ايد خيلي وقت است که به آن پاسخ داده شده ....... اين هم از همان اصول اساسي است که بايد برويد و بيشتر تحقيق کنيد ......اين نشان مي دهد شما موضوع ولايت فقيه را ندانسته و تحقيق نکرده رد کرده ايد ...... به اين شبهه ي شما پاسخ داده شده ........ ولي فقيه حق دخالت در تمام شئون زندگي را ندارد ...... او حق حاکميت دارد ........ يک جکومت با دو اصل پايدار مي ماند ....... قدرت و حاکميت ........... اين از ساده ترين مسائل علوم سياسي است .......... ولي فقيه حق حاکميت دارد درست در زمان غيبت امام معصوم ........ من چون مجتهد نيستم دوست ندارم به اين سوال شما پاسخ بدهم مي ترسم در جايي اشتباه کنم ....... ولي اين مسئله ي بسيار ساده ايست و نمي دانم چرا شما اين را مطرح مي کنيد ........ اگر کسي نباشد که حکومت کند و حق حاکميت را نداشته باشد يکي از اصول اساسي جکومت به هم خورده و حکومت از هم مي پاشد ........ نمي گويم پادشاه ......نمي گويم رئيس ....... نمي گويم ديکتاتور ......مي گويم ولي فقيه ......... تا به حال از خودتان پرسيديد که چرا خدا پعد از پيامبر هم امام تعيين کردند ؟ جواب ساده است چون اگر انتخاب نمي شد حکومت اسلامي از هم مي پاشيد .... تمام زحمات چندين ساله ي پيامبر از بين مي رفت...... مگر مي شود در نبود و غيبت امام حکومت اسلامي بدون کسي اداره شود ؟ مگر مي شود خداوند و امامان معصوم براي دوران غيبت خود يا نبودشان کسي را تعيين نکرده باشند ...... شما فکر کنيد ايران ولي فقيه نداشت ...... حکومت به دست مردم مي بود .........همين احزاب کشور را اداره مي کردند .....به نظرتان اين ها افراد شايسته اي بودند .......... هشت سال يک حزب مي آمد و هشت سال بعد يک حزب ديگر ...... مردم نمي توانند حق حاکميت داشته باشند ....... بايد فردي باشد در راس امور .....
    + در جواب کامنت بنده ي خدا 

    نمي دانم هم شما از کجاي حرف هاي من درآورديد که رهبر از هيچ کدام اين ها خبر ندارد ........ من همچين چيزي نگفتم ........ برداشت شما اشتباه بوده ......... من گفتم نبايد اين طور فکر کنيم که اگر اتفاقي مثل کهريزک افتاد مستقيما رهبر دستور داده .......در نتيجه رهبر ظالم است پس بريزيم توي خيابونا نداي وا مظلوما سر بديم ........ منظور من اين نبود

    ....... بسيار از هم فکران شما شنيده ام که اين آقايي که از او حمايت مي کنيد ظالم است و او دستور داده اين را بکشند آن را بکشند ..... و نمي دانم با کدام مدرک تهمتي به اين بزرگي مي زنند ......اين که مثلا از قبل با رهبر هماهنگ شده بود که بريزند در خانه ي فلاني ....... ببينيد ......تعصب بلايي خانمان سوز است .... ... چه در طرز تفکر ما و چه در طرز تفکر شما آدم هايي هستند که همين تعصب افراطي شان کار دستشان مي دهند و ما هر چه کشيديم از آدمي کشيديم که در عقيده اش افراط کرد و تعصب بي جا به خرج داد ...........من با تعصب داشتن روي اصول اعتقادي و سياسي مشکلي ندارم .......اما مرز تعصب و افراط در آن بسيار باريک است ....... پس تعصب و بي فکري و اشتباه ديگران را نمي شود گذاشت پاي رهبر ....... اين از اين ..... من درباره ي قضيه جناب جنتي تحقيقي نکرده ام و بايد بروم تحقيق کنم و بعد جواب شما را بدهم ......

    + در جواب کامنت بنده ي خدا 
    و عليکم السلام ....... اينکه گفتم بحث ما بي نتيجه است به اين دليل است که من مشابه حرف هاي شما را بارها و بارها شنيده ام و بارها و بارها دوستاني سعي کرده اند مثل شما من رو به راه راست هدايت کنند ...... و در اخر بعد از چندين ساعت بحث به بن بست رسيديم يا نتيجه اي نداشته يا غيره ......... به همين دليل ......حالا اگر اين در منطق شما انتقاد نا پذيري است باشد ........ براي من چيز ديگري اهميت دارد ...... اگر هم مي خواستم از بحث فرار کنم پست بحث برانگيز نمي ذاشتم ........ و در خصوص بقيه ي حرفتان هم که گفتيد شايسته سالاري ........ من نمي دانم معيار شما براي يک فرد شايسته چيست .......مثلا عزيزان خارج نشين را که سال هاست با فکر هاي پوسيده شان مي خواهند نظام را عوض کنند و ايران را از ستم فلاني و فلاني !!!!! نجات دهند؟ بايد بگويم من و شما در فرد شايسته با هم توافق نظر نداريم ....... خود من اگر کشورم مشکلي داشته باشد فرار نمي کنم خارج و از بيرون دستور بدهم .......و در ميان هيچ کدام از اتفاقات هم نباشم .......اگر کشورم مشکلي داشته باشد در آن کشور مي مانم و آبادش مي کنم ...... نه اين که يا بروم خارج و فقط حرف بزنم يا بمانم ايران و با شورش و فتنه و خرابي و اين ها بزنم همه چي را داغان کنم و از اول بسازم ........ بنابر اين من خارج نشينان پر مدعا و بعضي از خانه نشينان را حتي شايسته و اصلح نمي دانم ........ و اين يک نقطه ي اساسي اختلاف ماست ......چون معيار من چيز ديگريست و معيار شما چيز ديگر ........
    + بنده خدا 
    رهبر جامعه اسلامي اگر پيامبر يا امام معصوم باشد که مشکلي نيست چون اين بزرگان معصوم و بدون خطا هستند اما در زمان غيبت که فقها در مسائل پيش آمده براي مردم محل رجوع آنها هستند اين فقها حق دخالت در تمام شئون زندگي مردم را ندارند و حکومت در اختيار خود مردم است به عنوان مثال در قضيه رياست جمهوري احمدي نژاد رهبري از ايشان حمايت کامل و تمام کرد و نتيجه آنرا ديديم خب بعد از گذشت هشت سال اساس نظام ولايت فقيه در خطر افتاده خب تبعيت محض شما از رهبر باعث شد که به اين چنين فردي راي ذهيد که بعدا خود حکومت آنها رو جريان انحرافي ناميدند حالا جوابگو مشکلات اقشار مختلف جامعه اسلامي رهبر است يا شما و امثال شما که با اطمينان به ايشان وضع رو به اينجا رسانديد پس تبعيت محض از غير معصوم معني ندارد شما خودتان عقل داريد که در معارف اسلامي به آن رسول باطني مي گويند .
    پاسخ

    پاسخ در کامنت بالا
    + بنده خدا 
    آيا از اين همه شخصيت انقلابي همه منحرف شده اند و فقط رهبر شما راه امام را شناخته و در مسير درست حرکت مي کند؟
    پاسخ

    اين که شما تمام شخصيت هاي انقلابي را در اين عده محدود مي کنيد برايم جالب است ...... اگر اصل انقلابي بودن و نظر امام است و مي خواهيد به وسيله ي اين که اين ها انقلابي بوده اند و امام قبولشان داشت مرا متقاعد کنيد برايم اين سوال پيش مي آيد که اگر انقلابي بودن برايتان اين قدر مهم است و به تبع آن نظر امام ...... چرا مهم ترين نظر امام که ايدوئولوژي ايشان هم هست و آن ولايت فقيه است قبول نداريد ؟ بله ..... رهبر من و خيلي هاي ديگر که هميشه با ايشان بوده اند هنوز روي همان عهد اوليه شان هستند ....... سر اين بحثي ندارم ...... رهبر من مسئول منحرف شدن ديگران از انقلاب نيست (در صورت اثبات البته ) ...... با قاطعيت مي گويم بله ..... ايشان است که به جد دارد براي انقلابي ماندن و اسلامي ماندن اين کشور تلاش مي کند ...... من نمي گويم ايشان يار امام بوده اند و خدمت کرده اند اين ها نه .......من الان رهبرم را مي گويم ...... که سعي مي کند انقلابي بماند و از مواضع انقلابي اش هم پايين نمي ايد مثل امام ........به خاطر همين است که خيلي ها با همين قاطعيت ايشان مشکل دارند و او را ديکتاتور مي خوانند .......زمان امام هم بودند عده اي که امام را ديکتاتور مي خواندند ........ بار ها و بارها در کتاب هاي تاريخ خوانده ام .......مصاحبه ي اوريانا فالاچي را با امام بخوانيد ....... دوست دارد امام را متقاعد کند که او يک ديکتاتور مثل محمد رضا شاه و قذافي است و قاطعيت امام در مقابل او .......پس با قاطعيت مي گويم رهبر من به شخصه انقلابي ماند و تمام تهمت هايي هم که به او زدند و مي زنند را تحمل کرد و مي کند ........ من هم تابع ولي فقيه ام هستم و مشکلات مملکتم نمي تواند از اين ايمان مرا بيندازد ....... همين و لا غير
    + بنده خدا 
    شما چند جا اشاره کرده ايد که نسل چهارمي هستيد پس احتمالا نبايد اطلاعات زيادي از اوائل انقلاب داشته باشيد من شما رو به چند نکته توجه مي دهم انجايي که نوشته بوديد از قول امام که ميزان حال افراد است سوال اينست که چه کسي بايد حال افراد رو تشخيص دهد مردم يا کس ديگري . از کساني که در زمان رهبري امام در پست هاي کليدي بودند چه کسي باقي مانده . آقاي هاشمي که شناسنامه انقلاب هستند به چه وضعي گرفتار شده که شوراي نگهبان با علم به اينکه او مورد قبول مردم است و راي مي آورد او را رد صلاحيت مي کند ، آقاي موسوي که نخست وزير بودند و هميشه مورد حمايت امام در برابر مخالفين ايشان ، الان در چه شرايطي بسر مي برند . آقاي کروبي که رئيس مجلس بودند و مورد اعتماد امام الان کجاست آقاي موسوي اردبيلي هم که رئيس قوه قضاييه بود چه مواضعي دارند و خيلي ديگر از افراد مورد اعتماد امام که به اين سرنوشت مبتلا شدند فرزند شهيد بهشتي به زندان مي افتد و فرزند شهيد رجايي رد صلاحيت مي گردد وعلي مطهري فرزند شهيد عالي مقام مطهري از منتقدين جدي وضع حاکم است حال مي خواهم ذهن حق جوي شما رو به اندکي تفکر دعوت کنم که يک ساعت تفکر مفيد براي اينکه شما رو هدايت کند بهتر است از هفتاد سال عبادت
    پاسخ

    دوست عزيز نسل چهارمي هستم اما تاريخ را براي همين وقت ها گذاشته اند نه ؟ بله ميزان حال افراد است و اين را مردم مي سنجند با معيارهاشان .......اگر معيار من رهبرم باشد و خط قرمزم او ...... پس رجال سياسي را هم با همين معيار انتخاب مي کنم ...... پس دليلي نمي شود کسي که در زمان امام پست کليدي داشت الان هم به او پست کليدي بدهيم چون مثلا زمان انقلاب خدمت کرده و حالا هم مي کند ....... ببخشيد آقاي هاشمي به چه وضعي افتاده ؟ مي شود براي من توضيح بدهيد ؟ رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام ...... کانديداي مورد نظر ايشان که راي آورد ...... پسر ايشان هم که طبق اخبار قديمي من با وثيقه آزاد شده اند ....... آقا هم که در سال هشتاد و هشت در مقابل کار اشتباه آقاي احمدي نژاد در مناظره و ظلمي که در غيبت آقاي هاشمي انجام شد به ايشان برخورد کردند و از ايشان و اقدامات ايشان دفاع ...... شما هر وقت دليل اصلي رد صلاحيت ايشان را از شوراي نگهبان شنيديد سرش با من بحث کنيد ......تا وقتي خبر نداريد و نداريم و نمي دانيم بحث کردن بر سر چيز باطل است ...... مور قبول بودن مردم دليل محکمي نيست ......هست ؟ بقيه هم که نام برديد فکر ميک نم در کامنت هاي قبل گفته ام که چرا ..... دليل هم نيم شود مثلا اگر من فرزند فلان آقا بودم پس آدم صالحي هستم و شايسته ....... اين ها دليل محکمي است ؟ واقعا ؟ يعني واقعا مي شود من اگر نوه ي فلان آقا هستم هر کاري بکنم درست است و هر اقدامي انجام دهم ؟ چه شهيد بهشتي باشند چه شهيد رجايي چه شهيد مطهري چه اقاي جنتي ......اين که من فرزند اين ها باشم دليل نمي شود اولا ......بچسبانيمشان به پدر و بگوييم پس پدر هم مثل پسر است .....دو دليل هم نمي شود بگوييم چون اين ها پسر فلاني و برادر فلاني و غيره هستند پس نبايد کاري بهشان داشت ........ من سعي ندارم شما را هدايت کنم چرا شما اين قدر مصمم هستيد که مرا هدايت کنيد و به راه راست برگردانيد ؟ ناراحتم مي کند ..... :)))
    + بنده خدا 
    با سلام ضمن تبريک سالروز ولادت حضرت بقيه الله الاعظم
    وقتي در فضاي مجازي مطلبي رو درج مي کنيد بايد انتظار داشته باشيد که اين مطالب ديده مي شود و ممکن است که گاهي نقد هاي جدي بر آن صورت گيرد لذا از بحث فرار نکنيد و اينکه ادامه آن بي فايده است به احتمال زياد عدم تحمل شما رو براي شنيدن انتقاد نشان مي دهد. توصيه قران به همگان اينست که انسانهاي صالح سخنان را مي شنوند و از بهترين آنها تبعيت مي کنند پس هيچگاه گوش خود رو به سخنان ديگران نبنديد .
    در خصوص پاسخ شما به بنده بايد بنويسم که اگر شايسته سالاري در مملکت رعايت مي شد اوضاع به اينجا نمي رسيد از همون مامور نيروي انتظامي بايد گزينش درست انجام شود تا به بالا پس انتصاب افراد بي صلاحيت باعث مشکلاتي مي شود که امروزه آنرا احساس مي کنيم و شما هم آنرا قبول داريد بهترين وشايسته ترين نيرو هاي ما يا خارج نشين شده اند يا خانه نشين خب معلوم است کار به اينجا مي رسد امير مومنان علي (ع) وقتي مالک رو براي استانداري مصر فرستاد با وجود اينکه به او اعتماد داشت باز توصيه هاي عجيبي به وي کرد که چگونه حکومت کند و حقوق مردم رو رعيت نمايد . فرض شما رو هم اگر بپذيريم که رهبر هيچ اطلاعي از اين مسائل نداره که عذر بدتر از گناه آورديم .
    به نکته خوبي اشاره کرديد امير مومنان علي (ع) خود مصر بر اين کار بود حتي داريم در احوالات ايشان که در محکمه اي قاضي به حضرت تعارف کرد که بيايد و در کنار او در بالاي محکمه بنشيند خب حضرت خليفه مسلمين بود اما ايشان به قاضي نهيب مي زند که نبايد بين من و طرف ديگر دعوا فرق بگذاري حال سوال اينجاست که شکايت از يکي مثل آقاي جنتي که خليفه هم نيست چگونه است آيا ايشان در دادگاه حضور پيدا مي کند ؟ آيا با او مثل ديگران رفتار مي شود اگر هم قاضي بخواهد فرقي نگذارد با او برخورد مي شود تو خود بخوان حديث مفصل از مجمل
    پاسخ

    جواب در کامنت هاي بالا
    + فاطمه سادات 
    در جواب کامنت خاله جون :
    به نظرم ديگه اين بحثو ادامه نديم بهتره ....
    تا وقتي که شما فکر مي کنيد من از روي احساس حرف مي زنم و حرف ديگرانو تکرار مي کنم
    به نظرم فايده اي نداره ....
    اين رو قبلا هم بهتون گفته بودم .....
    اگر من دختر خوبي بودم و اين قدر حرف گوش کن بودم .....
    الان ديگه بحثي نداشتم چرا ...؟
    چون دليل و استلالي هم نمي تونستم بکنم....
    من هر چيزي رو که خودم بهش اعتقاد پيدا نکرده باشم و تحقيق نکرده باشم به شما و به هيچ کس ديگه نه مي گم نه اعتقادي دارم ....
    اصرارم هم بر اينکه از شما منبع و مدرک موثق مي خوام ....
    به همين دليله ....
    ما اگه دختر حرف گوش کني بوديم ....
    اين قدر تفاوت نظر با مادر و پدر نداشتيم .... و الان بايد نداي قاليباف قاليباف سر مي داديم ....
    يه چيزي هم درگوشي بگم دارم يواشکي باهاتون بحث سياسي مي کنم .....
    به خاطر اينکه بابام به شدت با بحث سياسي تو فاميل و دوست مخالفه .....:((
    مي گه اگه باعث کدورت بشه ديه هيچ وقت درست شدني نيست ....
    اون قدر به شما مطمئنم که دارم باهاتون بحث مي کنم ....
    وگرنه ا خيلي از دوستام اين بحثو نکردم و نخواهم کرد ....
    ولي مثل اينکه شما هنوز منو اون فاطمه سادات کوچولو مي بينيد ....
    به هر حال اگر من از صراط مستقيم زدم تو جاده خاکي و شدم جزو همون والضاليــــــــــــــــــن اي که هميشه ته نمازمون مي گيم ....
    شما براي هدايت من دعا کنيد ....
    گرچه اين بحث و حرف هاي شما باز منو نتونست قانع کنه ....
    اگر نه ...... هنوز به اون حرف امام علي پايبندين کماکان حرف حق رو بشنويد و بعد گوينده ي حق رو ....
    گرچه حق و باطل اين قدر در آميخته اند که سخته تشخيصش .....
    چه براي من چه براي شما .....
    عيدتون مبارک ....
    در پناه امام زمان ....
    :*

    + فاطمه سادات 
    فکر مي کنيد رهبر راضي است به اين کار ها ........مردم رئيس جمهور انتخاب مي کنند ......شوراي شهر انتخاب مي کنند ......شهردار انتخاب مي شود ....... و تا پايين ....... اگر اداره هاي ما به اين وضعيت در آمده ........اگر مشکل بروکراسي داريم ......... تقصير رئيس جمهور نيست ....... گرچه رئيس جمهور مي تواند بهتر مديريت کند اما وقتي خودمان همين کارمند اداره کارش را درست انجام نمي دهد شما نمي توانيد اين را مثلا بيندازيد تقصير ديگري ........پس اين که شما به همين راحتي همه ي اين ها را به رهبر متصل مي کنيد اشتباه بزرگي است....... دوست عزيز ...... اگر جناب موسوي قانون اين کشور را قبول نمي شد پس طور از طريق شوراي نگهبان همين کشور تاييد صلاحيت شد ...... از طريق وزارت کشور همين دولت انتخاب شد ؟ چطور است که تا وقتي همه چيز بر وفق مراد است آقاي موسوي اعتراضي ندارد و زودتر از اعلام نتايج خودش را برنده اعلام مي کند ......ولي وقتي کمي شکست ميخورد راي چند ميليون را ناديده مي گيرد کشور را به آشوب مي کشد ؟
    + فاطمه سادات 

    ببينيد دوست عزيز ....... با گفته هاي قبلي شما احساس مي کنم شما جمهوري ايراني را بيشتر از جمهوري اسلامي قبول داشته باشيد همان شعار هايي که هم فکران شما سال هشتاد و هشت مي دادند و روز عاشورايمان را به سياه سياه کردند ....... دقت کنيد من نگفتم شما بي دين و کافر و غيره هستيد ......يک وقت اشتباه نشود ........ چون از اين تهمت ها دوستانتان بسيار به ما زده اند .......نه ....... بينش سياسي من با شما متفاوت است ....... پس به نظرم بحث ما بي نتيجه است ........ اصل براي من چيز ديگري است و براي شما چز ديگر .......عيد شما هم مبارک ......

     <      1   2   3   4      >