سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش که با هم باشیم
 

چه قدر دردناک است وقی سنگی در دستت می گیری و دور ترین نقطه ی آب را نشانه می گیری و بعد . . .

بعد پرتاب می کنی و خوش حال از این که سنگت به هدف خورده می پری بالا .

و تو نمی فهمی که رود خانه ی به آن عظمت چه طور با یک سنگریزه ی کوچک در هم می شکند به خود می لرزد تمام وقت و تو هنوز خوش حالی .

رودخانه هم که باشی بعضی وقت ها یک تلنگر کافی است که در هم بشکنی و دلت مثل دل اب بلرزد .

تو صادق تر از اب می شناسی مگر  ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

یا حسین


[ سه شنبه 90/4/14 ] [ 11:7 عصر ] [ فلفل ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 177
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 396049