کاش که با هم باشیم
| ||
چه قدر دردناک است وقی سنگی در دستت می گیری و دور ترین نقطه ی آب را نشانه می گیری و بعد . . . بعد پرتاب می کنی و خوش حال از این که سنگت به هدف خورده می پری بالا . و تو نمی فهمی که رود خانه ی به آن عظمت چه طور با یک سنگریزه ی کوچک در هم می شکند به خود می لرزد تمام وقت و تو هنوز خوش حالی . رودخانه هم که باشی بعضی وقت ها یک تلنگر کافی است که در هم بشکنی و دلت مثل دل اب بلرزد . تو صادق تر از اب می شناسی مگر ؟
یا حسین [ سه شنبه 90/4/14 ] [ 11:7 عصر ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |