کاش که با هم باشیم
| ||
در شب نشینی هایم . ان جا که فقط خودم هستم و خودم . با خیالم و کودک درونی که از بس شیطانی کرده است خوابش برده ، عشقی می کنم که شاید هیچ عاشقی تا به حال با ان مجنون نشده . شب است و سکوت . سکوت محض طوری که می توان خوب بنشینی و به صدای قلبت که محکم هشدار می دهد که هنوز تو زنده ای و عاشق ، گوش بدهی . صدایی که شاید در این شهر شلوغ و پر از دود نشود خوب ان را شنید و گاهی هم حتی فراموشش می کنی . فراموش می کنی که چیزی در درونت به شدت برای تو می زند . قلبی که محکم برای تو می تپد . قشنگ نیست ؟ گاهی می شود به قانون طبیعت این طور فکر کرد . طوری که برای تو شود . تو بشوی لیلی تمامی مجنون ها . همیشه همین طور است . همه ی زمین و زمان برای تو کار می کنند تا تو دقیقه ای بتوانی زندگی کنی . و قلبت هم یکی از همان مجنون هایی است که بی قرار فقط برای تو می تپد . فقط به عشق تو سرخی اش را در تمام رگ هایت می ریزد . به عشق نفس به نفس تو . شب است و سکوت . در شهر خیلی ها خوابند . البته شاید باشند کسانی مثل من که لیلی وار نشسته اند و به تاپ تاپ دل مجنونشان فکر می کنند . تو زیبایی را در چه می بینی ؟ مگر نه اینکه کسی هست درون ما که به شدت عاشق است . کسی فقط برای زندگی تو زنده است .کسی برای تو می تپد . کافی است سکوت کنی و بعد به تشویشی که در صدایش است گوش کنی . یک لحظه هم سکوت نمی کند . یک لحظه هم از کار نمی افتد . و تو می دانی اگر این عاشق سرخ پوش نبود و یا این طور تشویش تو را نداشت تو هم وجود نداشتی . و تو خودت می دانی که اگر مجنونی نباشد لیلی هم وجود نخواهد داشت . تو خودت هم خبر داری که لیلی به عشق مجنون زنده است . و تو به تاپ تاپ قلب بی قرارت که هر صبح و شام اضطراب نفس به نفس تو را دارد زنده ای . تو زنده ای تا بعضی وقت ها یا بعضی شب ها بنشینی و بی هیچ حرکتی فقط به صدای قلب بی قرارت گوش کنی . تا حرف دل او را هم بشنوی . و مگر نه اینکه این قلب پر از جنب و جوش حرم سرای خداست ؟ در شب نشینی هایم . آن جا که فقط خودم هستم و خودم وجود خدا را بیشتر از پیش بین تاپ تاپ قلب بی قرارم حس می کنم . شب است و سکوت و خدایی که در این نزدیکی است . . .
یا علی مدد . . . [ یکشنبه 90/5/23 ] [ 12:30 صبح ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |