سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کاش که با هم باشیم
 

دیشب که پنجره ی اتاقم باز بود . شاید . شهاب سنگ افتاد در اتاقم . روی فرشم .

دقیقا ان وسط . سنگریزه ای که امروز صبح زیر پایم فریاد کشید این را گفت .

او حتما از بقایای شهاب سنگ دیشب است .

شاید من هم مثل دایناسور ها منقرض می شوم .

شاید این تغییر ناگهانی هوا هم به خاطر انقراض نسل تمام فلفل ها باشد .

شاید دیگر در هیچ مغازه ای و هیچ بازاری فلفل نفروشند .

من می دانم .

ماموریت شهاب سنگ همین بود .

من دارم منقرض می شوم .

مثل دایناسور ها که از بین رفتند . 

شاید من هم یک دایناسور باشم .

یک دایناسور که شبیه انسان هاست .

یک دایناسور مظلوم نما که این روز ها حوصله ی خودش هم ندارد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یا صاحب الزمان . . .


[ شنبه 90/6/5 ] [ 5:20 عصر ] [ فلفل ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 39
بازدید دیروز: 37
کل بازدیدها: 396148