کاش که با هم باشیم
| ||
گفت :" آخ " دلم برایش سوخت . بادکنکی دیگر وجود نداشت . این را از برق چشمان سوزن هم می شد فهمید . راستی که چه دردی کشید پوسته ی نازک بادکنک لبخندم . این رسم زندگی نبود . با یک سوزن . و یک صدای " اخ " محو شود از روی صفحه ی دلم .
پینوشت : تو هم این روز ها زیاد " آخ " می گویی نه ؟ کمی با من همدردی نه همدلی کن .
یا صاحب صبر [ شنبه 90/7/9 ] [ 9:59 عصر ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |