کاش که با هم باشیم
| ||
دلم را می سوزانی وقتی تمام اشک هایت را جمع می کنی چشم هایت را قرمز می کنی صدایت را می لرزانی و مثل دیوانه ها فکر می کنی که من که دل که عشق نمی فهمد که گریه بی صداست که عاشقانه ها همیشه با سکوت هم صداست و این نگاه و این صدا که زور می زنی تا کمی فقط کمی گرم نشان دهی دل مرا عجیب به هم می زند سرم عجیب تر پیچ می خورد
. . ولی بماند ای کاش بین خود هایمان که من که این دل اسیر برای همین پوچ بازی های همیشگی تنگ می شود دلش و این دل پیچ خورده اش برای اشک هایی که جمع می شود برای چشم هایی که سرخ می شود برای این صدای پر صدا که لرزه لرزه لرزه لرزه لرزه . . . . می لرزاندم . . . . دلم پیچ پیچ پیچ می خورد . . . .
یاعلی مدد ! [ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 9:17 عصر ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |