کاش که با هم باشیم
| ||
وقتی تنهایی ... آرایه ی تشخیص در سطر سطر نگاهت موج می زند ... آن وقت است که به گل نامه می نویسی و به او می گویی که چقدر برایش دلتنگی ... به پنجره و دل آبی پشتش عاشق می شوی ... به چشمان دیوار نفرت می ورزی .... و هر صبح بعد از نماز دست های قلم را می بوسی ....
می بینی که .... در این همه شلوغی چه قدر متناقض نمایم .... چه قدر تنهایم ؟
یا زینب ....
[ شنبه 91/2/30 ] [ 1:53 صبح ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |