کاش که با هم باشیم
| ||
آن روز که از غار حرا برمی گشتی، می دانستی که کارت با این قوم جاهل که جاهلیتشان تا ابد خواهد ماند ، تا آخر الزمان، تا ظهور منجی می دانستی که کارت با این قوم سخت خواهد بود .... که ریگ ها و سنگ های داغ بیابان های مکه ؛ شکنجه گر خیلی ها خواهند بود . سمیه را می شناختی ؛ عمار را هم ... می دانستی قوم تو و قوم علی (ع) تا ابدیت مظلوم خواهند ماند .... میدانستی که نسل کذایی ابو جهل ها باقی خواهد ماند تا قیامت ... اما با متانتی که مخصوص خودت بود .... با مهربانی ای که فقط از تو انتظار می رفت . با همان صلابت محمدی ات .... با همان استواری پیغمبری ات .... از کوه پایین می آمدی و در فکر بودی ... که تو فقط برای پیامبری مبعوث نشدی ! تو برای احیای انسانیت ، مهربانی ، عزت بر انگیخته شدی ... و خوب می دانستی که رحمة للعالمینی و تنها محمد(ص) خدایی ! و البته تنها یار و یاور ما بی وفایان کوفی در این عصر غیبت .... تنها کسی که می شود هنوز به ریسمان مهربانی اش چنگ زد و از بلای آخر الزمان در امان ماند ....
یا علی
[ دوشنبه 91/3/29 ] [ 9:45 صبح ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |