کاش که با هم باشیم
| ||
همزمان که جامعه می خوانم به بچه های کلاسم هم فکر می کنم . روی کاغذ بغل دستم می نویسم : ــ یادت باشد برایشان حافظ بخوانی ... ــ یادت نرود شعر های کتاب را زیاد معنا نکنی . بگذاری اصلا هر معنی ای که عشقشان کشید از شعر دریافت کنند . اصلا بهشان از طرف شاعر شعر را تقدیم کنی و بگویی هر طور که خواستند شعر را بخوانند و درک کنند و عشق کنند . ــ یادت باشد بهشان بگویی که عشق الکی نیست . بگویی بهشان که بچه ها هم می شود که عاشق باشند . بعد برایشان تعریف کنی که عاشقی . که عاشق یک عالمه نفر هستی همزمان . عاشق یک عالمه چیز دیگر هم هستی . بگویی عشق خجالت ندارد. بگویی پیچیده نیست . پیچیده اش کرده اند . بگویی آدم ها گاهی از عشق های خوب زمینی می رسند به آسمان . ــ یادت باشد برایشان موسیقی بگذاری . کم کم سلیقه ی موسیقی شان را بالا ببری . کم کم با صدای سنتور به وجد بیایند . نوای یک سه تار بگذاری برایشان و همزمان از غزل های سعدی بخوانی . بگذاری لحظه های کلاست را نفس بکشند . ــ یادت باشد که پند ها و موعظه های صد من یه غاز تحویلشان ندهی . بهشان نگویی این درست است این غلط . نگویی آدم خوب بهشت . آدم بد جهنم . ــ یادت باشد گاهی اصلا درس ندهی . گاهی برایشان درد و دل کنی . برایت درد و دل کنند . بهشان الکی نگویی که از مدرسه لذت ببرند . نگویی شما باید ناظمتان را دوست داشته باشید . مدیر که خیلی مهربان است چون برایمان زحمت می کشد . نگویی معلم شمع سوزانی است که .... یادت بیاید که تو هم که نوجوان بودی خسته می شدی از شعار ، از حرف های مفت . از دروغ . ــ بهشان موضوع انشا بدهی . موضوع های مختلف . بگویی به تو موضوع انشا بدهند . تو برایشان بنویسی . بخوانی . ــ گه گاهی برایشان هدیه ببری . برایشان گل بخری و ببری بگذاری روی میز معلم . بعد بگویی نفس بکشند . بگویی زندگی کنند . بگویی کتاب را ببندند و پنجره ها را باز کنند . ــ یادت باشد گاهی هم اصلا حرف نزنی . بگذاری کمی سکوت گوش کنند . بشناسند صدای سکوت را . ــ گاهی تمام میز ها و نیمکت ها را کنار بزنی بگویی اصلا امروز روی زمین می نشینیم . بگویی تنوع هم بدک نیست گاهی . ــ یادت باشد که بی بسم الله شروع نکنی کلاست را . یادت باشد تا می توانی خدا را به کلاس کوچکشان نزدیک کنی . ــ یادت باشد آخر سال که شد بهشان بگویی که چقدر دوستشان داشتی و داری . بپرسی اصلا دوستت داشته اند ؟ بعداگر گریه ات گرفت . جلوی اشک هایت را نگیری . بگذار بفهمند گریه کردن جرم نیست . بدی نیست . ضعف نیست . گاهی اشک میتواند غوغا کند ... بهشان بگویی که گریه ام گرفته و آرام اشک بریزی از دوریشان ... ــ یادت باشد جلسه ی آخر آن قدر بخندید تا دل درn بگیرید . یادت باشد برایشان فیلم بگذاری . بگذاری تا می توانند خاطره بسازند خاطره بازی کنند. ــ یادت باشد که دوست خوبی باشی برایشان . یادت بماند که بهشان یاد بدهی که لذت ببرند لحظاتی را که در کنار همند ... بگویی دوری یعنی چه ؟ یادت باشد تو فقط معلمشان نیستی . باید بفهمند که عاشقشان شده ای . هنوز نیامده و هنوز معلم نشده . هنوز دانش آموزی ولی عاشق بچه های کلاسی هستی که روزی ، جایی ، مکانی قرار است برایشان معلم باشی . یادت باشد که تو قرار است عاشق بمانی و بمیری ....
پینوشت : حال نگذشته و آینده ی زود آمده ... وضعیت خوبی نیست خلاصه ... پینوشت 2 : وقتی برای تک تک روزها و ثانیه های اینده ات و برای آرزوهای محقق نشده ات نگران باشی می شوی من ... می شود این پست .... نگرانم و منتظر ... صد البته ...
یا صاحب الزمان [ چهارشنبه 91/10/13 ] [ 2:38 صبح ] [ فلفل ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |